سه شنبه / ۶ مهر ۱۴۰۰ / ۱۱:۱۰
سرویس : دفتر مطالعات
کد خبر : ۱۵۱۹۹
گزارشگر : ۲۳۷۷۳
سرویس دفتر مطالعات
گفتگو با محمد خدادی عضو ستاد تبلیغات جنگ؛

رزمندگان ما خبرنگار دفاع نشدند/ کارکرد رسانه‌ در جنگ تبیینی بود

رزمندگان ما خبرنگار دفاع نشدند/ کارکرد رسانه‌ در جنگ تبیینی بود
(سه شنبه ۶ مهر ۱۴۰۰) ۱۱:۱۰

 

 

خبرگزاری مهر -فرهنگ و اندیشه-مسعود کارگر: روایت از جنگ سخت‌ترین نوع روایت رسانه‌ای در جهان است، که اگر قرار باشد تمام مؤلفه‌های آن در حین و بعد از وقوع روایت شود قطعاً با چالش‌های متعددی مواجه خواهد شد، در اصل وجودی چنین روایتی ثبت دقیق و در دسترس بودن هویت واقعی و حقیقی از جنگ مخصوصاً توسط شاهدان عینی آن مهمترین محل مسئله است که در خیلی از جنگ‌ها با خدشه و ابهام همراه بوده است، جنگ تحمیلی ما در یک بزنگاه تاریخی مهم به وقوع پیوست و در شرایطی پیش رفت که با حداقل امکانات و تجهیزات اما با بهترین حد کیفی روایت همراه بود که این میسر نمی‌شد مگر هم‌راستایی همه افراد حاضر در آن و همسویی با نظام حاکمه! برای تفهیم بهتر این موضوع به سراغ یکی از مدیران وقت رسانه‌ای در دل جنگ تحمیلی رفته‌ایم و از ایشان در خصوص این مولفه‌ها پرسیده‌ایم.

محمد خدادی معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد از سال ۵۸ وارد سپاه و واحد تبلیغات آن شده و تا آخر جنگ در بخش‌های مختلف تبلیغاتی سپاه بوده و پس از جنگ به صورت تخصصی وارد عرصه رسانه‌ای شده است. و شاخص‌ترین فعالیت او در سپاه محمد (ص) بوده که طرح کاروان کربلا را در آن ایجاد و به موجب آن رزمندگان تازه نفس اعزامی از هر شهر و دیاری را قبل از اعزام به جبهه، همراه با امام جمعه و مسئولین آن شهر برای ملاقات با امام (ره) می‌فرستاده است که کارکردش تهییج و تقویت روحیه رزمندگان و مردم بوده و خروجی آن سپاه صد هزارنفری در ورزشگاه آزادی شده بود، بعد از این اتفاق مسئول و متولی برگزاری این امر و بعد مسئول دبیرخانه ستاد مرکزی پشتیبانی جنگ شده و در اصل مسئول پروژه‌ی رسانه‌ای سپاه محمد (ص) و کاروان کربلا شده و در مقطعی مسئولیت تبلیغات لشکر ۲۵ کربلا در مازندران را به عهده داشته است. مطلبی را که در ادامه می‌خوانید گفتگوی من با محمد خدادی در خصوص جایگاه تبلیغی رسانه‌ای در دفاع مقدس است، با ما در این گفتگو همراه شوید:

* به عنوان اولین سوال خواستم بپرسم، نقش رسانه و تبلیغات در جنگ خاصه دفاع مقدس چیست؟

جریان تبلیغاتی در دفاع مقدس یک موضوع حیاتی و بشدت مهمی بود، که موجب اقناع افکار عمومی شده بود، چنان که مردم در شرایط بحرانی و نبود مایحتاج ضروری زندگی و با دادن یک یا چند شهید، اما همچنان به جبهه کمک می‌کردند و از همه چیزشان در این راه می‌گذشتند، چرا؟ چون رسانه موجود از سمت حاکمیت را قبول داشتند و به آن اعتماد می‌کردند.

در واقع باور مردم از طریق همین رسانه تبدیل به یقین شده و این یقین موجب شریک شدن مردم با حاکمیت در جنگ بود، یعنی چه در بعد اعتقادی و چه بعد منفعت مشترک و واحد، مردم حاکمیت را قبول و یاری‌رسان آن بودند و رمز هر مشارکتی این است، چیزی که در عصر حاضر حلقه مفقوده است.

توفیق جریان رسانه‌ای جنگ در دو مورد اصلی بود: اولاً قرائت واحد از موضوع بود و ما قرائت متعدد نداشتیم! دوماً بستر اطلاع رسانی جنگ متمرکز بود و هر اطلاعیه و خبری از یک بستر منتشر می‌شد، در نتیجه‌ی این دو مورد، موازی کاری و تقابل نداشتیم و اجماع داشتیم، به عنوان مثال هر فرمانده گزارش موقعیت و عملیات مواضع خودش را می‌داد نه به عنوان تبلیغ دستگاهی یا فردی بلکه تبیین کلی شرایط و نتایج! یعنی تبلیغی صورت نمی‌گرفت بلکه اصل بر تبیین بود و اگر تبلیغی هم بود تبلیغ کلیت جنگ بر محوریت افکار عمومی بود نه منفعت دستگاه یا سازمانی!

کارکرد رسانه‌ای در زمان جنگ کاملاً تبیینی بود که خروجی‌اش می‌شد اقناع! و در حال حاضر کارکرد رسانه شده تبلیغی و خبری از تبیین نیست. در جریان رسانه‌ای جنگ خبرنگارها مهارت داشتند و دنبال کار سوژه‌ای و تولیدی بودند تا پوششی! این روزها همه پوششی شده‌اند، بدون مهارت کافی صرفاً پیاده سازی خبر بدون کارکرد درست و خلاقانه است. برای همین کارکرد رسانه آن زمان بهتر و مفیدتر بود، و خبری از تقابل و موازی کاری نبود، کارکردش کمی نبود و کیفی بود درست برعکس امروز!

* به‌طور دقیق وضعیت رسانه در جنگ چگونه بوده و حال چگونه است؟

در دوران دفاع مقدس ما یک ستاد تبلیغات جنگ داشتیم که دکتر خرازی رئیس آن و همزمان مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی بود و یک شورای اخبار جنگ بود که ارتش، سپاه و صدا و سیما نماینده داشت و آن شورا اطلاعیه‌ها را تحت عنوان قرارگاه خاتم منتشر می‌کردند که دقیقاً مخاطبش مردم بودند و مهمترین قسمت قضیه این بود که اول اطلاعیه می‌دادند و بعد بر بستر آن صحبت می‌کردند، الان عکس قضیه وجود دارد که اطلاعیه‌ها مرکزی و واحد نیست و اینکه مقامات شاخص در مورد قضایا حرف می‌زنند و نه دستگاه! در حالی که باید پیام و اطلاعیه را دستگاه اعلام کند نه فرد شاخص دولتی و حاکمیتی، چون مقامات در یک‌ساعت صحبتشان اصل خبر و اطلاعیه را نمی‌توانند تبیین کنند و مخاطب در میان آن همه حرف اصل موضوع را گم می‌کند، در حالی که دستگاه مورد نظر آن‌هم به‌صورت واحد و تجمیعی باید منبع اصلی اطلاع رسانی باشد و نه چند دستگاه و فرد به‌صورت موازی!

شما وقتی اطلاعیه واحد و دستگاهی آن‌هم به سبک شماره دار بدهی نتیجه‌اش می‌شود کوتاهی اطلاعات، ساده سازی و تفکیک و در نتیجه مرجع اطلاعات می‌شود منبع اصلی اطلاعات که بشود به آن اعتماد کرد و مطالبه‌گری داشت و حرف زائد از اصل اطلاعات برداشته می‌شود و معیار خبر و اطلاعاتی بهتر مشخص می‌شود که مردم یک صدا از یک مرکز بشنوند تا بتوانند به آن اعتماد کنند، ولی در حال حاضر چندصدایی از چند جا مردم را سردرگم کرده و اعتمادشان را سلب.

* تفاوت اصلی رسانه و تبلیغات رسانه‌ای در دوران دفاع مقدس با الان چیست و مشکلات در کدام دوران بیشتر بود؟

اساسی‌ترین مشکل ما در رسانه عدم مهارت است چیزی که در زمان جنگ حرف اصلی را می‌زد اما در عصر جدید تخصص و مدرکش فراوان است اما مهارت و پختگی کار هیچ! و این باعث بحران در هویت رسانه شده که موجب ایجاد خط قرمزهای کاذب و مندراری است، چون خبرنگارهای ما امروز پوششی هستند نه پژوهشی، چالشی و سوژه‌ای و حتی پیاده سازی عادی پوششی هم نیستند و ضعف در این حوزه بشدت زیاد است.

* به‌نظر شما در دوران جنگ کدام رسانه نقش تبلیغی و تبیینی بیشتری داشت؟

در زمان جنگ رادیو در دسترس‌ترین و مهمترین رسانه تبلیغاتی رسانه‌ای بود و بعد از آن روزنامه و در انتها تلویزیون با توجه به میزان دسترسی و امکان دسترسی به آن! روزنامه‌ها که بیشتر در دسترس طبقه الیت جامعه بود و تلویزیون هم به نسبت همینطور و خب بخاطر محدودیت فیزیکی و برق در هر زمان و مکانی در دسترس نبود، اما رادیو به‌راحتی در اختیار همه اقشار جامعه بود، کاربرد نشریات مکتوب در زمان جنگ بیشتر حالت ثبت تاریخی و روایی مستندی بود و بعد از جنگ نشریات از این منظر بشدت کاربردی و مهم بوده است و باید گفت در کل جریان رسانه‌ای جنگ موجب هم افزایی می‌شد در میان سه گانه‌ی رادیو، تلویزیون و مطبوعات!دقت کنید، دو آدرس غلط در رسانه‌های ما وجود دارد که بیشتر توجیه و فرار رو به جلو است، یکی اعلام خط قرمزهای واهی به خاطر نداشتن مهارت تولید خبر و پیگیری سوژه‌ها از دل مستندات مکتوب و شفاهی و یکی هم ادعای در دسترس نبودن مستندات به دلیل همان تنبلی، عدم مهارت و پوششی بودن رویکرد خبری است

* جنگ ما از کدام منظر در رسانه بهتر نمود داشته! کدام اقدام، حرکت و کلید واژه‌ای؟

دفاع مقدس ما بیشتر از منظر شهید و شهادت بیشتر نمود داشته اما باقی ابعاد و جوانب آن دیده نشده، چون نتوانستیم در این سال‌ها به همان علت مهارت که بارها اذعان کردم تبیین کنیم و از منظر ابزار هم قابل قیاس با آن دوران نیستیم اما از آن دوران در تبیین و اقناع عقب‌تر هستیم و نسبت آنچه که هست با آنچه که باید باشد خیلی زیاد است.

روایت جنگ ما امروز تبلیغی است و در حد یک هفته دفاع مقدس و تمام و نه تبیینی و تشریحی! برای چهار دهه نسل جدید بعد از جنگ و این نسل با شبهه، ابهام و القا از سمت دشمن مواجه است و ما نتوانستیم در این زمینه کار مؤثری را صورت دهیم.

* شما اگر مسئول اصلی رسانه در جنگ بودید چه روشی را پیش می‌گرفتید!؟

بنده بخش اصلی از مجموعه رسانه‌ای جنگ بودم و معتقدم هرکسی در آن زمان هر چه داشت در توان وسط می‌گذاشت و بنظرم ما با وجود همه کاستی‌ها توانستیم رسانه مؤثر و موفقی در روایت و تبلیغ و تبیین جنگ در زمان جنگ باشیم و هر آنچه رخ داد در بهترین و کامل‌ترین حالت ممکن‌اش با تلاش و خلوص افراد بود. و تمام رخدادهای رسانه‌ای و تبلیغی آن دوران در حد خودش کامل، غنی و تجربیاتش به راحتی قابل اتکا است، من هم همان رویکرد را بهترین می‌دانم و اگر مسئول اصلی‌اش بودم همان را پیش می‌بردم.

در کل باید بگویم که وقتی قرائت واحد از یک موضوع باشد می‌شود اجماع خروجی اجماع می‌شود شراکت و هرکس وارد نشود می‌شود بدهکار، فلذا جنگ نرفته‌ها بدهکار بودند، البته که جنگ رفته‌ها طلبکار نبودند، اما در همین قرائت واحد افتخار هر خانواده‌ای داشتن حداقل یک رزمنده یا شهید بوده و همین یعنی رسانه در دل مردم و ایده و طرح و سوژه با خود مردم و نه دستوری و تدوینی از بالا و معطل ماندن تصویب و توصیه! رسانه آن روز ما چون مردم با اعتماد پای کارش بودند به همین دلیل خودشان هم در تولید محتوایش نقش مؤثری داشتند و این کلید واژه‌ی توفیقات تبلیغی تبیینی آن زمان است.

* خلأ اصلی ما در روایتگری تخصصی و تبیینی دفاع مقدس در شرایط کنونی رسانه چیست؟

خلأ اصلی ما این است که رزمندگان ما تبدیل به خبرنگار دفاع مقدس نشدند و مشکل در نگاه کمیتی به خبر، تبلیغ و رسانه است و نه کیفیتی! ببینید در فضای جنگ محتوا غالب بود بر اسم و امروز اسم بر محتوا غالب است و این بزرگترین ایراد جریان رسانه‌ای ماست و شما تا سال‌ها نمی‌دانستید سازنده و تولید کننده محتوا (گوینده و نویسنده و سازنده) در زمان جنگ کیست! اما الان همه به‌دنبال اسم هستند دنبال شهرت و رزومه ویترینی از کتاب و مدیریت درست کردن سابقه‌ای حبابی

ما باید معرفت دفاع مقدس را برای نسل امروز تبیین کنیم که بر محوریت معرفتی خودجوش به‌دنبال فهم دقیق تاریخ ایران باشد و معطل و منتظر دستگاه‌های حاکمیتی و نهادهای مربوطه نباشد و نقش اصلی رسانه همین است.

* به عنوان سوال آخر راهکار اصلی برای تبیین دقیق تاریخ و جنگ در رسانه چیست؟

راهکار اصلی رسیدن از جهل رسانه به فهم رسانه است و باید به این برسیم که در دنیای رسانه‌ای امروز قدرت محل انتشار نیست بلکه محتوای انتشار اولویت است و نه محل و اسم، که فکر کنیم چون فلان رسانه و اسم قدرت دارد، پس هرچه منتشر کنیم مخاطب خواهد داشت، خیر این‌طور نیست! محتوا تعیین کننده اصلی مخاطب است و باید فضای کمی کنار گذاشته شود و رو به فضای مهارتی کیفی محتوایی تبیینی بیاوریم و بر اساس تقاضا عرضه داشته تا اثر گذار باشیم، یعنی تقاضا را بفهمیم، مخاطب را بشناسیم و بر اساس نیازش و نیازی که در او با ایده‌های درجه یک ایجاد کرده‌ایم تولید محتوا داشته باشیم.

تعداد بازدید : ۴,۴۴۲
(سه شنبه ۶ مهر ۱۴۰۰) ۱۱:۱۰
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید