هماندیشی تخصصی"
رسانه وسیاستهای
جمعیتی" روزچهارشنبه8تیرماه ازساعت 10 الی 11:30 دردفترمطالعات و برنامهریزی رسانهها به صورت ویدئوکنفرانس برگزارشد.
طی
سالیان اخیر بسیاری ازکشورهای دنیا نگاه مثبتی به افزایش جمعیت داشته اند. برهمین
اساس هم سیاستگذاری هایشان را به سمت و سوی سیاستهای تشویقی افزایش جمعیت پیش برده
اند.
در
کشور ما با توجه به کاهش باروری و سیاستهای کاهش جمعیت که پیش از دهه هفتاد اجرا
شد و پایان نیافتن به موقع اجرای این سیاست غلط، کشور دچار بحران جمعیتی شده است
که هر چه سریعتر باید برای کنترل آن راهکارهای به هنگام و دقیق اجرا شود. اجرای
سیاستهای تشویقی جمعیتی یکی از راهکارهایی است که بسیاری از کشورهایی که با رشد
منفی جمعیت مواجه هستند از آن برای افزایش جمعیت استفاده می کنند. راهکارهایی نظیر
تخصیص کمکهای مالی، ایجاد تسهیلات آموزشی، بهداشتی به خانواده ها بوده است. در این
بین رسانه ها برای تبیین خطرات کاهش جمعیت در آینده کشور، تلاش برای متقاعد کردن
افراد به فرزندآوری و همچنین تاکید بر توجه به مولفه های اجتماعی و اقتصادی به
عنوان پیش نیازهای ضروری این سیاستها؛ می توانند نقش موثری داشته باشند. تبیین
چگونگی این نقش از سوی رسانه ها موضوع این نشست تخصصی بود که توسط - دکتر علی
پژهان عضو هیات علمی دانشگاه تهران مرکز-استادیار جمعیت شناسی ،علی البرزی، دانشجوی
دکترای مدیریت رسانه و فعال رسانه ای ودکترگیتا علی آبادی،مدیرکل دفترمطالعات و برنامهریزی رسانهها
و
با محورهایی همچون:
-
تبیین سیاستهای جمعیتی پیش از دهه هفتاد و ضرورت اعمال تغییرات بنیادی در این
سیاستها
-تبیین
سیاستهای تشویقی افزایش جمعیت و راهکارهای اجرایی آن
-
تبیین نقش رسانه ها در آگاهی بخشی نسبت به خطرات کاهش جمعیت برای آینده کشور
-
نقش رسانه ها در تبیین آگاهی بخشی نسبت به
پیش زمینه های اقتصادی و فرهنگی ضروری افزایش جمعیت مورد بحث و بررسی قرار گرفت
در ابتدای نشست دکتر
گیتا علی آبادی؛مدیر کل دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه ها اظهار داشت:
طی سالیان اخیر بسیاری ازکشورهای دنیا نگاه مثبتی به افزایش جمعیت داشته اند.
برهمین اساس هم سیاستگذاری هایشان را به سمت و سوی سیاستهای تشویقی افزایش جمعیت
پیش برده اند. با توجه به خطرات کاهش جمعیت برای آینده کشور،رسانه ها چه نقشی می
توانند برای تبیین این خطرات داشته باشند؟
دکتر علی پژهان، عضو هیات
علمی دانشگاه تهران مرکز-استادیار جمعیت شناسی در
پاسخ به این سوال گفت: در بحث امروز کلیتی از مسائل جمعیتی ایران خواهیم گفت و در
آخر بایدها و نبایدهایی که در حوزه جمعیت باید گفته شود و در قالب رسانه بیشتر
فرهنگ سازی و اغنا شود چرا که مسائل جمعیتی اغنایی و استدلالی است. باید استدلالهای
قوی داشته باشیم که مردم به فرزندآوری راغب شوند.
در حوزه مسائل جمعیتی، بحث
ضرورت موضوع، وضعیت روند جمعیتی در ایران، الزامات و سیاستگذاریهای و دیگر موارد
تحت این عنوان صحبت میشود. وقتی امروزه بحث مطالعاتی جمعیتی را به میان میآوریم
در سطح ملی و سطح بینالمللی دو دیدگاه نسبت به جمعیت وجود دارد. 1. نگرش به تعداد
جمعیت 2. نگرش نسبت به کیفی کردن جمعیت است. در واقع همه دنیا امروزه با مسائل
جمعیتی به نوعی دست و پنچه نرم میکنند و یک نوع نامتعادلی در جهان وجود دارد و
مدتی است مسائل جمعیتی و به عنوان یک دغدغه مطرح است. بعضاً پرسشهایی که میشنویم
کارشناسی نیست و ضد و نقیضص هستند که ممکن است در مسائل جمعیتی دوگانگی ایجاد کنند
و ممکن است این دوگانگیها به سیاستگذاری
غلط منتج شود، همانطور که در جریان هستید جمعیت ایران در چهار دهه گذشته تغییرات وسیعی
را در پی داشته است و جامعه نتوانسته نسبت به این تغییرات واکنش مثبت نشان دهد که
این امر باعث نگرانی ما شده است.
باید معترف بود که معمولاً
دنیا به این مسئله پرداخته است و میبینیم که در عرصه رسانهها مثل رسانههای
اروپایی، آمریکایی و آسیایی کتابها و نشریه ها و بیلبوردهایی وجود دارد که بحث
جمعیت را ضروری قلمداد کردهاند. یا وقتی که کتابی با عنوان اروپای تنهای تنها چاپ
میشود و رسانهها آن را بسیار بزرگ میکنند و به آن میپردازند. یا در ژاپن عصا
در برابر سلاح و یا کتاب گهواره خالی فیلیپ لانگمن که مدام هشدار میدهد که جمعیت
روبه کاهش است و آیا مذهبیها زمینت را به ارث میبرند و یا اینکه جمعیتَشناسی و
سیاست در قرن بیست و یکم که مترجم این کتاب بنده بودم به این موضوعها میپردازند.
یا روزنامههای آلمان، تیتر میزنند آلمان روبه تحلیل، که همیشه تیتر خبرها و
رسانهها و شبکههای مجازی اروپاییان بوده و هست. یعنی عملاً به این نتیجه رسیدهاند
که مسائل جمعیتی را در قالب رسانهها به خورد
مردم بدهند که موضوع جمعیت و جمعیتشناسی امروزه بیش از هر زمان دیگری جلوهگری میکنند
و به نوعی به دلیل مسائل اقتصادی، اجتماعی بیشتر با ما گره خورده و در کانون
توجهات ما قرار گرفته است. نمیتوان از برنامهریزیها صحبت شود و از جمعیت چیزی
گفته نشود و نمیشود از فشارهای اقتصادی بر مردم گفت و از جمعیت نگفت. یک جمعیتشناس
موظف است که بنا به ضرورت کاری و شغلیاش در قبال هر تهدیدی مقاومت و روشنگری کند.
هفته جمعیت و روزجهانی جمعیت تنوع و دموکراسی جمعیت را تداعی میکند به گونهای که
تنوعی از اعتقادات، باورها، عقاید توسط افراد گوناگون پیرامون مسائل مختلف جمعیتی
عنوان شود. در این میان رسانه هم به نقش خود در تبلیغات فرزندآوری و فرهنگسازی میپردازد.
یا سازمانهای متولی همچون وزارت فرهنگ، صداوسیما و سازمانهای بسیار دیگر عملاً
در جهت فرزندآوری، برجستهسازی مسئله جمعیت، نقشآفرینی میکنند.
متأسفانه باتوجه به وجود
تفکرات آنارشیستی در این حوزه، که بعضاً حساسسازی افکار عمومی صورت گرفته. اما
مدیران بالا دستی ما به واقع نسبت به مسائل جمعیتی آن اتفاق نظر و وفاق اجتماعی را
ندارند. به آنها که اصلاً نگاهشان به مسائل جمعیتی نیست و نگاه مالتوسی به جمعیت
دارند و آن را سبب همه بدبختیها میدانند و آن را عامل نرسیدن به توسعه میدانند
میگویم که اگر به جای هشتاد میلیون نفر، پنجاه میلیون جمعیت داشتیم باز شاهد این
مشکلات بودیم. آنهایی که فکر میکنند کاهش جمعیت کشور را، بسیار توسعه میدهد
توهمی بیش نیست و تفکر غلطی است. مسئله جمعیت همیشه به عنوان موضوعی مهم در اذهان
عمومی بوده و خواهد ماند و در حوزههایی که شما هم اشاره کردید چرا جمعیت گریان و
پریشان است؟ دلیل ناامیدی مردم و ارزانی جانشان چیست؟ در بحث مسائل جمعیتی میتوانم
در بخشبندیهای جوانان و ناامیدی در رفتارشان موج میزند و نمیدانند در آینده چه
اتفاقاتی بیفتتد.
نظام جمهوری اسلامی با گذشت
20 سال از اجرای سیاستهای تجدید موالید که عملاً با یک شعار فرزند کم تر، زندگی
بهتر و ملاحظات گوناگون اقتصادی، اجتماعی در سیاستهای جمعیتی تجدید نظر کردند و
به نوعی با کاهش فرزندآوری به افزایش
فرزندآوری شاهد تغییر گفتمان و شیفت پارادایمی بودیم. نقش رسانه، دانشگاهیان،
مدیران فرهنگساز، دولتمردان در یک سیاستها باید و به خوبی مشخص و قید شود. به
نظرم برای هر یک از این نهادها باید سیاستها و راهبردهایی تدوین شود تا عملاً
بتوانیم آن سیاستها را دنبال و رصد کنیم. جدود سال 67 تا 90 برای تحقق شعار فرزند
کمتر، زندگی بهتر تلاش بسیار کردیم بدان معنی که در ابتدا تفکر ایجاد شد و همه گرد
این تفکر جمع کردند و صحبت کردند. و قرار به عملیاتی این تفکر شد. یعنی جامعه و
روشنفکران با تبیین و ارائه راهبرد و مردم با استقبال به استفاده از همه ظرفیتها
پرداختند تا نتیجه این تفکرحصول شد و افکارعمومی با استفاده از تبلیغات محیطی و
رسانهای معطوف شعار فرزند کمتر، زندگی بهتر شد و در این دوره زمانی جامعه به یک
وفاق اجتماعی رسید تا جامعه را به این هدف سوق دهند تا جایی که میزان باروری از
6/5 درصد در سال 66 به 6/1 درصد در سال 90 رسید و میانگین نرخ رشد جمعیتمان از
9/3 تقریباً به 3/1 رسید. این نتیجه باعث دل نگرانیهایی در جامعه، روشنفکران و
هشدار دانشگاهیان شد که موضوع را پر دغدغه و پرچالش دیدند. پس اولین اقدامی که
برای مسئله و مشکل رخ میدهد توصیف مسئله است. یعنی روند جمعیتی بدون منفعت و آینده
ایران غیر تماشایی دیده شده و از این روی یکسری سیاستها و راهبردهایی را در حوزه
جمعیت تدوین کردند تا بتوانند جلوی راهبردهای کاهش را بگیرند تا عملاً روند
افزایشی جمعیت را داشته باشیم. با تهیه یکسری راهبردها در حوزه جمعیت با موضوع
فرهنگسازی برای دستیابی به یک جمعیت مطلوب به استقبال موضوع روند افزایشی جمعیت
رفتیم. حال این جمعیت مطلوب خود جای بحث دارد. در اصطلاحات جمعیتشناسی، جمعیت مطلوب،
جمعیتی است که هر موقع برای آن جامعه کار وجود دارد و رشد اقتصادی برای کیفی بودن
باید حداقل 5 تا 6 برابر نرخ رشد جمعیت باشد. بنابراین مواردی تحت این عناوین در
حوزه جمعیت داشته و داریم.
بحث مهم
بعدی تدوین سیاستها، برنامهها و قوانین و مقررات حمایتی و سیاستهای تشویقی جهت
فرزندآوری بوده است که معمولاً وقتی یک مسئله توصیف میشود و برای آن راهبرد تعیین
میشود چرایی راهبردها مشخص میشود. برای مثال چرا جوانان تمایل به ازدواج ندارند؟
چرا خانوادهها تمایل به فرزندآوری ندارند و این چراییها تبدیل به قانون میشود.
اولویتگذاری و مداخلات شناسایی میشود وقتی چراییها مشخص شد قطعاً تبدیل به
قانونه برای تأثیرگذاری میشود. تا قوانینی وضع شود که جوانان به این امور راغب
شوند. بنابراین میتوان از تدوین سیاستها تحت این شرایط یاد کرد. مورد بعدی تدوین
الگوی سبک زندگی و ترویج آن . برای مثال یک جمعیتشناس و رسانه سعی میکند برنامههایش
را بر نقش مادری متمرکز میکند. امروز نقش مادری در خیلی از رسانهبسیار تحریف شده
و آن الگوی سبک زندگی حکایت از تزلزل خانواده دارد و عملاً خانوادهای که در گذشته
از آن یاد میشد تا به امروز به طور کلی متفاوت شده است. نقش خانوادهها به نوعی
عوض شده است. پس همواره باید این سیاستها مطرح شود. مسئله بعدی که به نظرم اهمیت
دارد، آمایش مستمر جمعیتی کشور است. یعنی در ابتدا سیاستهای مهاجرتی کشور تدوین
میشود و استانهای مهاجرپذیر و مهاجر فرصت شناسایی شوند و کانونهای مهاجرتی که
باعث خروج سالانه 150 هزار تا 160 هزار موضوع بعدی کجاها هستند؟ در سطوح مختلف
مهندسی جمعیتی انجام شود.
موضوع بعدی ارتقای کیفی
جمعیت است به آن معنی که تعریف جمعیتی که بخواهیم از سیاستهای جمعیتی ارائه دهیم.
مجموعه دستورالعملها و قوانینی است که دولتها را به کیفی کردن جمعیت رهنمون میشوند.
باید جمعیت مجهز به علم، بهداشت، اشتغال شود. نه تنها بارها این ادبیات رسانهای و
جمعیتی لغو و مسئله جمعیتی را تذکر و پیشنهاد دادند و به عنوان ضرورت تلقی کردند.
گروههای فرهنگساز را متولی کردند. همانطور که یکی از کشورهای غربی در مستند
زمستانی جمعیتیاش به این موضوع میپردازند. حال با توجه به چالشهای جمعیتی موجود،
از رسانه متوقعیم که گفتمانسازی را در زمینه ضرورت افزایش جمعیت در دستور کار خود
قرار دهند. یعنی زمینه رشد جمعیت نتایج مطالعاتی را ارائه و بازگو کند که کاهش رشد
جمعیت ما را با چه تبعاتی مواجه خواهد کرد و پیامدهای آن چیست؟ و شیفت پارادایم از
کاهش و افزایش جمعیت بدهد تا جامعه را ازچند شعاری به یک وفاق اجتماعی برساند و
ذهنیت افزایش فرزندآوری مستند شود و فرزند را مانع نداند و کارکردهای متفاوتی از فرزند
را ارائه دهد.
بحث بعدی انتظاری است که از
رسانه داریم، ایجاد زمینههای لازم جهت تحکیم خانواده است متأسفانه در این بحثها
شاهد فربه شدن گفتمان مجردی هستیم. چرا که تفکر سرمایهداری جا افتاده است. و
عملاً با تفکر وارداتی ازدواج عامل سلب آسایش تلقی میشود و آن را معضلی اقتصادی،
اجتماعی میدانند و جوانان خود را درگیر ازدواج نمیکنند. بسیاری از جوانان مشکل
اقتصادی را عامل ازدواج نکردن می دانند و تفاوت نگرش غربیها و ایرانیها آن است
که ثروتمندان غربی ازدواج میکنند و ثروتمندان ایرانی ازدواج نمیکنند. و فقرای
ایرانی بیشتر میل به ازدواج دارند. غربیها بعد از ازدواج میل به فرزندآوری دارند
ولی در ایران 35 درصد خانوادهها میل به فرزندآوری ندارند و یا بعد از گذشت چهار
سال از ازدواج به فرزندآوری اقدام میکنند. نمی دانم سبب تفکرات تأخیر سالی 4 سال
در فرزندآوری چه کسی بوده است. رسانهها در زمینه ارتباط معنادار افزایش سن و کاهش
باروری اطلاعرسانی نکردند. رسانهها و جمهوریاسلامی ایران باید به سمت و سویی
برود که جامعه بستری را فراهم کند که احساس بیپناهی در افراد جامعه رسوخ نکند و
حمایت اجتماعی شامل همه آحاد ملل باشد.
بعضی اوقات رسانهها به سیاه
نمایی و ذکر آمار طلاق چنان رعب و وحشتی
در مردم به وجود میآورند که بسیاری از دانشجویان و دختران و پسران ما به ازدواج
راغب نیستند. بنابراین رسانه میتواند در آموزش مؤثر باشد. رسانه باید جوانان را
توانمند کند تا تابآوری اجتماعی را بیاموزند. من به عنوان دانشگاهی و رسانه هم به
نوبه خود در این میان نقش داریم. رسانه میتواند در افزایش تابآوری جوانان در
حوزه مسئولیت اجتماعی را افزایش دهد و در بحث اعتماد سازی کار کند. رسانه میتواند
با به تصویر کشیدن روابط مطلوب خانواده در رسیدن به هدف مطلوب اثرگذار باشد.
میتوان در حوزه مسائل
جمعیتی به صورت چند بعدی و با رویکردهای متفاوت به مطالعه بپردازیم. به عنوان یک
دانشگاهی از رسانه انتظار دارم زمینهسازی جهت تسهیل شرایط ازدواج را اطلاع رسانی
کند و با توجه به بد عهدی و بدقولی و بیاعتمادی دولتها تا به امروز، از آنها
مطالبهگری کند. امروزه کلاسهای جمعیت ما کلاس جنگ شده و دانشجو نمیپذیرد و با
بینش به موضوع مینگرد. سبب این بیاعتمادی دولتهایی بود که قرار بود به وعدههایشان
عمل کنند و باعث شرمندگی ما در برابر دانشجوی منتقد شدند. باید روشنگری کنیم که سن
ازدواج مردان چرا افزایش یافته و این افزایش سن چه خطراتی بوجود خواهد آورد .سن
باروری تا 49 سال در نظر گرفته میشود و کسی که 35 سالگی ازدواج کند 20 سال از سن
باروری را از دست داده است و 10 سال فقط فرصت بارداری برای یک یا دو فرزند را
خواهد داشت. باید اطلاعرسانی شود که اگر قصد فرزندآوری بیشتر دارند باید اقدام
زودتر نسبت به ازدواج داشته باشند و در پی عمل نکردن به این سیاستها نرخ تجرد
قطعی بالا میرود. همانطور که از آمارها به دست آمده سال به سال بر نرخ تجرد قطعی
افزوده میشود که خود یک چالش محسوب میشود. موضوع دیگری که از رسانه انتظار میرود
بایداصلاح نگرش کند و رفتار خانواده را در زمینه فرزندآوری بازسازی کند و از
کارکرد بچه بگوید. متولد شدن در خانواده پرجمعیت به فرد مدیریت، نظم، تابآوری، تحمل
و صبر را میآموزد. در صورتی که فرزندان خانواده کم جمعیت در دفاع از حقوق اولیه
خود ناتوان هستند. فرزندان خانوادههای پرجمعیت ارث میساختند. ولی فرزندان
خانواده کم جمعیت باید بیاموزند چگونه ارث بخورند. با توجه به جمعیت کنونی که در
این شرایط پرورش یافته نمیتوان آینده روشنی متصور شد.
موضوع دیگر ترویج فرهنگ
ارتباط و خوشبینی به فرزندآوری است. به صورت غیرمستقیم و مستمر بگوییم که فرزند
این کارکردها را دارد. چند روز پیش روزنامه ژاپنی از طرف معاون اول رییس جمهوری
خطاب به مردم تیتر زده بودکه که لطفاً سالمندان برای مردن عجله کنند چرا که هزینه
بر است. از آن جهت که سن بالای 90 سال برای ژاپن کهنسالی است و هزینه است. پس
رسانه در حال خط دادن به این سیاستها هستند یا در بحث مطالعات جمعیت در روزنامهای
آلمان را در نظر میگرفتیم که در آن روزنامه اقتصادی تیتر زده بود که یک فرد باهر
دستش -5 4 سالمند را روی دست بلند کرده بود. و عملاً پیامی داشت به این منظور که
یک جوان حداقل باید بتواند هزینه چهار سالمند را بپردازد.
پس بنابراین باید ترویج
فرهنگ اعتماد و خوشبینی نسبت به فرزندآوری در جامعه به خصوص جامعه اسلامی به دور
از توصیه صرف به اهداف سیاستی جمعیتی باشد. برداشتهای نادرست از نقش مادری و
همسری اصلاح شود. باتوجه به اینکه در آینده شاهد حضور پررنگ نقش آفرینی زنان خواهیم
بود. و این قشر اکثریت دانشگاهیان، مدارس را تشکیل میدهند، حضور به دور از خشونت
آنان بسیار مثمرثمر است و انقلاب از جنس نرم را راهبردی میکنند. این حضور نباید
منفعل شدن مردان را به بار بیاورد و رسانه میتواند این تعادل را بهوجود آورد.
موضوع بعد نقش مجامع مخفی
جهانی در سرنوشت ملل است که در ادوار مختلف برای کشورها تعیین تکلیف میکنند و
کنترل جمعیت را به وسلیه جنگهای نیابتی، ویروس کرونا و دیگر سیاستها به بیش میبرند.
بسیاری از مجامع مخفی در نظر دارند که جمعیت جهان بیش از 10 میلیارد نفر نباشد و
دلیل آن فقط حفظ منابع زیست محیطی است و معتقدند مصرفکنندگان بیمصرف که بسیار
هزینه بر هستند از این دنیا بروند که باید نسبت به آن توجه شود.
موضوع بعدی که رسانهها میبایست
به آن بپردازند حساس سازی نسبت به مسئله شاخصهای جمعیتی است.
دغدغه ما در شاخصهای جمعیتی
صرفاً باروری نیست بلکه مهاجرت از اهمیت ویژهای برخوردار است. به نظرم مهاجرت
چالشی بزرگتر از باروری است. عملاً هزینه تحصیل و پرورش فرزندان را بدهیم و محصول
آن را کس دیگر استفاده کند تفکر غلطی است. باید مسئله مهاجرت حتماً در دستور کار
رسانهها قرار گیرد. تفاوت مهاجرت در کشور من با کشورهای اروپایی و آسیایی به خصوص
هند که در این پیشگام است آن است که زمانی در هند مهاجرت صورت میگیرد که فرد سطح
فوقلیسانس را گذرانده ولی در کشور من لایههای مهاجرت به خانوادههای کمتر از
دیپلم رسوخ کرده است قبلاً روشنفکران و نخبگان ما مهاجرت میکردند ولی در حال حاضر
لایههای زیرین مهاجرت میکنند. این یک چالش است که رسانه باید بسیار لود کند و از
دولتمردان با توجه به مشخص شدن چراییها مطالبهگری کند، و دلیل پاسخگویی به
خواستههایشان عنوان شود. بحث بحران سالمندی که به واقع پیشرو داریم و بسیار
خطرناک است و موضوع فروپاشی خانوادهها که در دستور کار داریم باید مورد نظر قرار
گیرد. با این تفاسیر مسئله جمعیتی ما بسیار گسترده است و با یک یا دو بند تمام نمیشود.
پس بنابراین سیاستهایمان غیرمستقیم انجام میشود. اینکه دولت در شرایط اقتصادی
کنونی مسئله جمعیت را بسط دهد یکجور بی اندیشگی است متأسفانه مسائل جمعیتی در
اذهان عمومی به مسخره گرفته شد و همانطور که در مصاحبهای با یکی از روزنامهها
عنوان کردم در مسائل سیاستهای جمعیتی یک گام به جلو داشتیم دو گام به عقب .نباید
خودزنی کرد نه تنها سیاست کاری نداریم بلکه خود این مسئله تبدیل به جوک شد و تأثیر عکس
داشت.
پس سیاستهای غیرمستقیم بهتر
جوابگوست و بررسی کنیم که تنهایی چه عوارضی خواهد داشت به قول ژاپنیها کوله پشتی،
برگ در تنهایی پس آثار و پیامدهای تنهایی را رسانهها میتوانند برجسته کننده نشاط
فرزندآوری و کارکرد آن با روانشناسی اجتماعی بررسی کنند نقش ازدواج در سلامت جسمی
و روحی را مورد نطر قرار دهند. برای مثال براساس دادهها زنانی که ازدواج نکردهاند
خشونتطلبتر هستند که رسانه ملی باید در این حوزه ایفای نقش بیشتری داشته باشد و
با برگزاری نشست پیرامون مسائل جمعیتی، آینده جمعیتی، سالمندی، ناباروری، سقط جنین
و پیامدهای تکفرزندی آسیبها و موانع حوزه جمعیتی و آثار مثبت و منفی فرزندآوری
را به جامعه برساند و رویکرد رسانه در بازنمایی خانواده را اصلاح کند و تعریف
جدیدی از خانواده ارائه دهد بهویژه که در حال حاضر شاهد کوچکشدن خانوادهها هستم
و خانوادههای تک نفره در حال فزونی است و یا نوع دیگر از خانواده که در اروپا در
حال شکلگیری است که خواهران پس از مستقل شدن و فردوج شدن فرزندان، به شکل گذشته
با هم زندگی میکنند. موضوع ازدواجهای
سپید و فرزندآوری آنها که سالانه 100 هزار بچه پیشبینی میشود که دولتمردان ما
باید در این حوزه هم اثرگذاری داشته باشند. از آنجا که مسائل جمعیتی مسائلی عمیق
است نباید شتابزده اقدام کرد جمعیت مسئله حیاتی است که هیچ اقتصادان، سیاستمدار و
جامعهشناسی جمعیت را نفی نکرده است. آنهایی که تفکر مالتوسی دارند جمعیت را خوب
درک نكردند. جمعیت تا به امروز مسبب تمام گرههای اقتصادی ما بوده و هست و اگر
جمعیت ما کمتر هم بود باز همین مشکلات امروزه را از قبیل ترافیک، تغییرات آب و
هوایی، مدیریتی را داشتیم. پس آنچه که بسیار مهم است مدیریت جمعیت است که فاقد
بودیم و هستیم.
علی
البرزی دانشجوی دکترای مدیریت رسانه و فعال رسانه ای در ادامه بحث افزود:
آقای پژهان به نکات خوبی
اشاره کردند. من هم از نگاه یک فعال رسانهای در حوزه جمعیت به چند نکته اشاره
خواهم کرد.
در سالهای گذشته در حوزه
جمعیت، مشکل و بحران جمعیتی برای آحاد جامعه احساس شده و همه به آن واقفاند و میدانند
که سن جمعیت در حال افزایش است و نیازمند زادولدیم. از طرفی در سالهای گذشته
اقدامات و ایدهپردازیهای خوبی برای افزایش جمعیت انجام شده و از طرف دیگر طرحها
و
برنامههای
خوبی اعلام شده اما در بحث اقدام و عمل پس از سالها هشدار کارشناسان در رسانهها درجا می
زنیم. در مباحث جمعیتی نیازمند یک پیوست رسانهای کامل و جامعیم که متأسفانه آن را
در مباحث جمعیتی نداریم. موضوع جمعیت، تزئینی و تجملاتی و روبنایی نیست که با
دستور و اقدام سازمانی به نوعی حل و فصل شود بلکه موضوعی تخصصی است که به همین
دلیل نیازمند پیوست رسانهای جامع و کامل هستیم. پیوست رسانهای هم فقط محدود به
نقش کارکردی رسانه نیست بلکه باید با همکاری فعالین رسانه و رسانههای کشور،
اساتید جمعیتشناسی و همچنین مراکز
مطالعات رسانه شکل بگیرد به دلیل اینکه بحث جمعیت، کامل تخصصی است.
در
ادامه موضوعی که آقای پژهان اشاره کردند که رسانهها، اعلام آمار طلاق، جو منفی به
سیاستهای جمعیتی میدهند باید بگویم که در وهله اول این آمار را مسئولین سازمانها
اعلام میکنند نه رسانهها. متأسفانه یکی از آفتهای حوزه جمعیت، اعلام آمارهای
مختلف حوزه جمعیت توسط سازمانهای مربوطه است و آن مدیران و سازمانها منبع رسانه
جهت انعکاس آن اخبار هستند. از دیگر آفتها در این زمینه، آمار محور بودن ما هست.
مدیران سازمانهای مختلف هر چند وقت یک بار، بواسطه آمار اخطار کاهش جمعیت و پیر
شدن جامعه را میدهند ولی راهکار عملی و پیوست رسانهای که اشاره کردم در سالهای
گذشته شاهد نبودیم. موضوع آنقدر تخصصی است که مراکز فعال رسانه، انجمنهای جمعیتشناسی
اساتید مربوطه و مراکز علمی و فرهنگی باید پیوست رسانهای نسبت به این موضوع تشکیل
دهند. در کشورمان نیازمند ژورنالیسم و خبرنگار تخصصی حوزه جمعیت هستیم و با فقدان
آن مواجهیم. مباحث آنقدر تخصصی است که اگر در وهله اول این پیوست رسانهای را
تدوین نکنیم، پیش بینی میکنم که در سالهای آینده در این مبحث همچون سالهای
گذشته در مرحله اقدام و عمل درجا خواهیم زد. باید حساسیتهای جامعه نسبت به موضوع
لحاظ شود. در آن پیوست رسانهای مدنظر میتوان بر موضوع ابتکار عملهای رسانهای
هم متمرکز بود. برای مثال در مبحث جمعیت برای تشویق و ترغیب مردم به فرزندآوری و
افزایش جمعیت چه تمهیدی داشته باشیم؟
در
حوزه رسانه نیازمند آموزش خبرنگاران و ژورنالیستهای تخصصی در حوزه جمعیتشناسی
هستیم. متأسفانه در کشورمان نیستند و اگر هم باشند بسیار کم هستند. برای مثال
مراکزی مثل دفتر مطالعات رسانهها و اساتید جمعیتشناسی میتوانند دنبال کنند با
توجه به جستجوی اینترنتی که چندی پیش داشتیم متوجه شدم تعداد کارگاههای آموزشی
حوزه جمعیتشناسی برای اهالی رسانه بسیار کم است. از آنجا که بحث تخصصی است
نیازمند است که در وهله اول خود خبرنگار یا ژورنالیست کاملاً به موضوع واقف باشد و
خطر افزایش جمعیت پیر جامعه را با تمام وجود درک کند بعد در قالب پیوست رسانهای
که عرض شد نسبت به اقدامات ابتکاری در حوزه رسانه عمل کند. از طرف دیگر غفلت از
پیوست رسانهای در حوزه جمعیت در کشور، باعث شده شاهد یکسری آفتهای جدی باشیم
همچون فیلمها و نمایشهای شبکه خانگی که متأسفانه بسیاری از کارشناسان اجتماعی و
جامعهشناسان به آن اشاره کردهاند آسیبهای فراوانی را به بار میآورند که ناشی
از فقدان پیوست رسانهای درست در بحث جمعیتشناسی است. البته چند صباحی است که
حساسیتهایی به این موضوع ایجاد شده اما غفلتهایی وجود دارد.
دهه
60 در موضوع جمعیتی شعار فرزند کمتر، زندگی بهتر را داشتیم و آنقدر روی این شعار
کار شده بود که در حال حاضر هم در خاطر مردم هست. شعار بیلبردهای تبلیغاتی درست در
قالب ابتکار عمل رسانهای است. در حال حاضر برای افزایش جمعیت شعار یا جمله واحد
که بتوان به جامعه القا کرد و جامعه آن را از طریق رسانه یا غیر رسانه تکرار کند،
نداریم. پیشنهاد میکنم دفتر مطالعات رسانهها با اساتید جمعیتشناسی و فعالین
رسانه جلساتی را در این زمینه تشکیل دهد و برای عموم فعالین رسانهای به صورت
مستمر کارگاه رسانهای تشکیل شود تا خبرنگار و ژورنالیست حرفهای و متخصص در این
زمینه پرورش یابد. از طرفی متأسفانه در بحث آمارها و جمعیت خبرهایی منتشر میشود
بیشتر از زبان مسئولین و مدیران است که هر چند وقت یکبار اعلام میشود که برای
سیاستگذاری در زمینه افزایش جمعیت مناسب نیست که آمارهایی در قالب هشدار افزایش
طلاق، کاهش فرزندآوری و ازدواج اعلام شود. باید در قالبهای گزارش و مولتیمدیاها
و اینفوگرافی و دیگر کارهای زیبای رسانهای به این موضوع پرداخته شود و همه این
فرایندها به همان پیوست رسانهای که اشاره کردم، برمیگردد.
در
حال حاضر وضعیت رسانهای به گونهای است که دائم هشدار میدهد . تمام مسئولین از
تریبونهای مختلف هشدار کاهش جمعیت را میدهند و باید مردم را به فرزندآوری تشویق
کرد و رسانه هم همین مواضع را منعکس میکند. وقتی که این روال شکل گرفت بعد از
مدتی برای مخاطب رسانه و اذهان عمومی مردم امری عادی تلقی میشود و متأسفانه در
چند وقت گذشته شاهد آن بودیم اگر ما این ابتکار عمل رسانهای را نداشته باشیم در
اقدام و عمل درجا خواهیم زد. ما نیازمند شکلگیری یک مثلث جمعیتی در کشور هستیم.
یکی از اضلاع این مثلث شرایط اقتصادی است که به طور قطع تأثیر دارد که باید بهبود
پیدا کند. یکی دیگر از اضلاع این مثلث، رسانه و یکی دیگر هم اقناع عمومی است تا
زمانی که این سه ضلع مثلث در کنار هم تکمیل نشود متأسفانه نمیتوانیم آن گونه که
باید در مورد افزایش جمعیت و اقناع عمومی صحبت کنیم در حال حاضر تقریباً هر سه ضلع
این مثلث دچار نواقصی است. در بحث اقتصادی که همگان مستحضرید در بحث رسانه هم که
اشاره شد پیوست درست رسانهای و ژورنالیست تخصصی نداریم و در بحث اقناع عمومی هم
طبیعتاً وقتی این دو ضلع دچار نواقصی باشد ضلع سوم را هم دچار کاستی میکند. تا
زمانی که سه ضلع این مثلث با هم تکمیل نشود نمیتوانیم در مورد افزایش جمعیت آوری
نسبت به ترغیب و تشویق مردم اقدام مثمرثمر انجام دهیم.
دکتر
علی پژهان عضو هیات علمی دانشگاه تهران مرکز-استادیار جمعیت شناسی در ادامه نشست
اظهار داشت:به نظر من بحث جمعیتی فراتر از مسئله اقتصادی است و بیشتر مسئله فرهنگی
است. مسائل اقتصادی مؤثر است اما ضریب تأثیرگذاری مسائل فرهنگی بالاتر است. وقتی
که میگوییم پشتوانه اصلی سیاستهای
جمعیتی فرهنگ است یعنی با نگاه فرهنگی، با لنز فرهنگ با مردم صحبت میکنیم و رسانهها
در مسئله جمعیت از هرگونه سطحینگری بپرهیزند چرا که کلام غیر علمی و غیر کارشناسی
تأثیر معکوس خواهد داشت و نه تنها به افزایش جمعیت خدمت نمیکنند بلکه نتیجه ضد
جمعیتی به بار میآورد و مردم نسبت به موضوع گارد میگیرند پیشنهادی که دارم آن
است که مسئولین کمتر در حوزه جمعیت اظهارنظر کنند چه بسا این اظهارنظرها در دراز
مدت گارد مردم نسبت به سیاستها و چالشهای جمعیتی را به بار بیاورد. رسانه باید
پل ارتباطی بین مردم و دولت باشد و خود را به علم جمعیت، تحلیل دادهها و نگاه
آیندهنگری مجهز کند اگر رسانهای نگاه به آیندهنگری نداشته باشد کلامی عقیم
خواهد داشت در بسیاری از برنامههای تلویزیونی که شرکت کردهام، پشت پرده در مورد
موضوع فرزندآوری دچار چالش و اختلاف نظر هستیم و جلوی دوربین دستاندرکاران با
نیمه کار گذاشتن و عدم انعقاد کلامم مرا به سمت ذائقه صددرصد مردم میبرد و آن
رسانه برای عوض کردن بینش کمترین تلاشی نمیکند. به نظرم اولین کاری که باید رسانه
انجام دهد گفتمان سازی است و با رویکردهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و روانشناسی به
صحبت با مردم بپردازد. هر چند که امروزه رسانه به واسطه فعالتر شدن شبکههای
مجازی نقش نحیفتری دارد و هر فرد به تنهایی یک رسانه است و میتوانند پدیدهها را
از طرق مختلف تحلیل کنند بنابراین در این میان بازنمایی رسانه بسیار ضروری است و
این مهم از طریق فرایندها، آمارها موضوع را از ابتدا تا انتها توصیف کند و ده یا
پانزده سال دیگر ترسیم کند که بر بیلبردها به جای بچهها و عروسکها، کارخانههای
عینکسازی و دیگر وسایل را خواهیم داشت که پر از تصاویر پیرمردهایی با موهای سفید
است و کشورمان به سرزمین پدربزرگها و مادربزرگها تبدیل خواهد شد. باید در این
زمینه اطلاعرسانی کرد. در بحث پیامدهای جمعیتی باید بدانیم در حال وارد شدن به یک
دگرگونی با ابعاد بیسابقه تاریخی میشویم که تا به حال جایی وجود نداشته است.
کاهش جمعیت، مشارکت سیاسی را کاهش میدهد و خشونت نسلی رخ میدهد. یعنی بین
سالمندان و جوانان اختلاف میافتد. شاید این جمله در ابتدا جوک به نظر برسد. چند
روز پیش در دانشگاه مونیخ اعتراض شده بود که قرار نیست بار همه هزینهها برعهده
دولت باشد و بگذارید سالمندان حداقل هزینه دندان مصنوعی و کشکک زانوی آنها از جیب
خودشان تهیه شود.
همین
موضوعات عامل اختلاف خواهد شد. از دیگر موارد میتوان به صورت گرفتن تلاقی تمدنها
اشاره کرد که هر کسی دوست دارد فرهنگ و قومیت خویش را بیشتر جار بزند و با فروپاشی
سرمایه اجتماعی و خانواده مواجه خواهیم شد. وقتی جامعه به سمت کهنسالی و سالمندی
برود تغییر روحیه و فشارهای اجتماعی را میبینیم و در پی آن از لحاظ امنیتی هم با
این پدیدهها مواجه خواهیم شد. پس به نظرم یک رسانه باید با ابعاد و سنجههای جمعیت
آشنایی داشته باشد. به قول یکی از دوستان که در رشته جمعیتشناسی تحصیل میکرد میگفت
در ابتدای ورود به این رشته مسخره میشدیم و رشته جمعیتشناسی را رشته بیثمر میدانستند.بنابراین
مسائل جمعیتی فقط با ابعاد 1و2و3 دیده نشود. مسائل جمعیتی فراتر از جمعیت است و
صرفاً تعداد افراد نیست بلکه ویژگیهای اقتصادی، میزان درآمد، حقوق سکونت و جایگاه
اجتماعی و تحصیلات و فرزندآوری و تعدادش و امکانات از قبیل دسترسی به اینترنت باید
درنظر گرفته شود. بنابراین رسانهای لازم است که به علم جمعیتشناسی مجهز باشد و
نگاه آماری و پیش بینی داشته باشد و نسبت به گذشته و حال و آینده ذهن تخیلگرای
قوی داشته باشد و با ذهن کنجکاو و پویا نسبت به مسائل جمعیتی که پویا و داینامیک و
در حال تغییر است مطالعه و بررسی کند. جمعیتشناسی گرچه آماری است ولی ماهیتاً
اجتماعی است و با ویژگیهای اجتماعی همه آحاد کشور سر و کار دارد پس قطع به یقین
انتظارم از یک رسانه آن است که خود را به علم جمعیتشناسی که مواردش را عنوان
کردم، تجهیز کند تا به خوبی توصیف و مفهومسازی کند و حتی انتظار دارم جایگزینسازی
کند به آن معنی که بتواند بینش مخاطب را نسبت به موضوع جمعیتشناسی عوض کند در این
صورت میتوان امیدوار بود بنده نسبت به آن سیاستها واقعبین هستم.
سیاستهای
جمعیتی با 20 تا 75 بند بسته شده به موقعیت بالا نمیرسد و اعلام میکنم که سیاستهای
جمعیتی 10 تا 15 درصد در کشور جواب میدهد. کشوری را معرفی کنید که براساس سیاستهای
تشویقی توانسته باشد نرخ باروری را به بیشتر از 1/2 برساند وجود ندارد. فقط 10 تا
15 درصد در کشورها موفق بوده و در حقیقت ریل گذاری بوده است. ما نباید خیلی به این
سیاستها دلخوش باشیم و بهتر بود این سیاستها مثل دانمارک و آلمان از قبل آماده
میشد که بعد از جنگ جهانی به سمت سیاستهای تشویقی جمعیت رفتند. در کشور ما بعد
از 9 تا 10 سال چالش و چانهزنی مجلس یک کار انجام داد اما اگر قرار باشد این کار
فقط در حد تئوری بماند خیلی از بندهایش عملیاتی نمیشود و شعارگونه میشود. ما در
اصطلاح جمعیتشناسی میگوییم وقتی توصیف صورت بگیرد و راهبرد تعیین شود اما
عملیاتی نشود پس باید آن را شعار تلقی کرد. باید سیاستهای جمعیتی عینی و قابل لمس
و در زندگی من و شما باشد. اولین فاکتور سیاستهای جمعیتی، اعتمادسازی دولتها است
اگر انجام نشود قطعاً عقیم خواهد شد و ناگفته نماند که سیاستهای مردم ما از
دولتمردانمان جلوتر است. پس با این شرایط سیاستهایی که قرار است توسط دولتها و
مجلسیون اتخاذ شود مورد تمسخر مردم قرار میگیرد چرا که باور ندارند و دروغ میپندارند.
بنابراین سیاستهای دوپهلو ما باید کمی شفافتر شود تا کارآیی داشته باشد. سیاستهای
جمهوری اسلامی ایران به شدت از جمهوری اسلامی ایران بیشتر است پس چرا در کره و
سنگاپور نتیجه میدهد ولی در کشور ما نتیجه نمیدهد؟ دلیل آن تفاوت در شیوه اجراست
که در این زمینه راهکار دارم. مسائل جمعیتی را هر کسی یک دستی به سر و صورتش میزند
به دلیل اینکه این موضوع جمعیت دارد. بعضیها برای مقاطع کوتاه اظهارنظر کارشناسی
میکنند و توسط مردم تمسخر میشوند و ما را سرزنش میکنند و نسبت به مسائل جمعیتی
گارد میگیرند. به نظرم اگر مسائل جمعیتی به متخصصش سپرده شود، جذابتر خواهد بود.
در هر حال باید با هر قدمی که برداشته شده مردم را آگاه کنیم که رسانه قسمت مهمی
از این مسئولیت را برعهده دارد. آگاهی باید به گونهای باشد که اتفاقات 20 سال
دیگر پیشبینی شود. مسئولیت مهم رسانه آن است که مدیریت پیشگیرانه را در دستور کار
خود قرار دهد. متأسفانه فاقد نگاه پیشگیرانه هستیم و با بروز اتفاق راهکار ارائه
میدهیم. مسائل دنیا با مدیریت پیشگیرانه حل میشود. با بحران سیل و زلزله بدبختیها
و مصائب سیستان و بلوچستان توسط مسئولین دیده شد چرا که فقدان نگاه پیشگیرانه،
اینگونه اقدامات مقطعی را به بار میآورد. رسانه باید نگاه سیاستهای پیشگیرانه را
در حوزه جمعیتی حتماً بکار گیرد تا هزینه و ستانده متناسب داشته باشیم علم پیشگیری
انواع متفاوت دارد. پیشگیری رشدمدار داریم به آن معنی که باید پیشگیری در دبستان
آموزش داده شود. پیشگیری اجتماعی داریم به آن گونه که وقتی جریمهها جواب نمیدهد
باید تمهیدی داشت. برای مثال در ازای خطای مدیران و جهت جریمه آنها باید کارهای
سخت و سطح پایین جامعه به آنها محول شود.
علی
البرزی دانشجوی دکترای مدیریت رسانه و فعال رسانه ای در این خصوص گفت:با
توجه به نکات اشاره شده آقای پژهان که باید علم جمعیتشناسی داشته باشیم و رسانهها
باید به آن موضوع حساس باشند که بسیار درست است چند سالی است که در مورد مقوله
سواد رسانهای در کشورمان صحبت میکنیم. وضعیت این روزهای جمعیت هم به گونهای شده
که نیازمند پروژهای عظیم به نام سواد جمعیتی هم هستیم. بحث سواد جمعیتی هم خود
رسانه را دربر میگیرد که چگونه هم فعالان رسانهای با موضوعات تخصصی رسانه آشنا
شوند و به موضوعات بپردازند و هم مردم و آحاد جامعه را دربر میگیرد که چطور میخواهند
نسبت به این موضوعات جمعیتی اقناع شوند. بحث سواد جمعیتی بسیار مهم است و از
موضوعاتی است که میتواند در آن پیوست رسانهای مطرح شود و بخش مهمی را به خود
اختصاص دهد و چطور به سواد جمعیتی خواهیم رسید؟
نکته
دوم اینکه در مورد بحث رسانه متأسفانه با یک آفت جدی در برخی از رسانهها مواجهیم
و آن است که برخی از رسانه نگاهشان به موضوع استراتژیک مهم جمعیت نگاهی سیاسی است
که باید گفت این موضوع اصلاً سیاسی نیست بلکه علمی، تخصصی و استراتژیک است. اما
برخی از رسانهها که با دولتی همسو است سیاست و اقدامات آن دوره دولت را در
محتواهایش از قبیل گزارش، تحلیلها برجسته میکند و بر خلاف آن اگر منتقد آن دولت
باشد و به دلیل نگاه سیاس به آن موضوع فعالیتهای آن دوره دولت را مهم و برجسته
جلوه میدهند و با نگاه سیاسی حوزه جمعیتشناسی را که موضوعی غیرسیاسی است نقد میکنند
که آفتی بسیار بزرگ است که این روزها در حوزه رسانه و جمعیتشناسی با آن مواجهیم.
در
یک جمعبندی باید بگویم ضرورت ایجاد پیوست رسانهای که شامل موضوعات مهمی مثل سواد
جمعیت، روشها و ابتکارات عمل برای اقناع افکار عمومی و نیز تربیت ژورنالیستها و
خبرنگاران متخصص و حرفهای در این حوزه باشد و از همین طریق به شما و دوستانتان در
مرکز مطالعات رسانه پیشنهاد میکنم که : 1-کارگاههای تخصصی برای صدا و سیما،
رسانههای مکتوب و ... تشکیل دهید و از تجربیات اساتیدی همچون جناب آقای پژهان و
... در زمینه موضوعات تخصصی جمعیت صحبت شود و ضروری است که رسانهایها با واژگان
تخصصی حوزه جمعیتشناسی آشنا شوند و نیازمند دائرهالمعارفی هستیم که در حیطه
واژگان تخصصی جمعیتشناسی جهت بهرهبرداری حوزه رسانه هستیم.
وقتی
در رسانهها از نرخ باوری، نرخ زاد و ولد، شتاب جمعیتی صحبت میشود باید دوستان
فعال رسانه با این واژگان آشنایی پیدا کنند.
دکتر
پژهان:
انتظاری
که از رسانهها دارم ایجاد بسترسازی برای ازدواج، ازدواج مجددها از قبیل بیوهها
و طلاق گرفتهها از طریق برنامهها و سناریوها چرا که میتواند بسیار اثرگذار
باشد. سیاستهای دوستدار خانواده تشکیل شود و با تشکیل دورهها و ورکشاپهای
متفاوت و مختلف برای رسانه برگزار کنید که با کلیدواژههای جمعیتی آشنا شوند.
حداقل انتظار داریم یک دوره سخنرانی در استانها، وزارتخانه، از طریق یک نشست جمعی
یک ساعته برگزار شود و از طریق تریبونهای آنلاین استانها بسیج شوند و از آنجا که
فرهنگسازی و رسانه که کار وزارت فرهنگ و ارشاد و معاونت مطبوعاتی آن است موظفیم
با توجه به اخلاق علمی، مسئولیتپذیری اجتماعی و مدیریت حضرتعالی مقتضی است با
روشنگری علمی تلاش کنیم تا جامعه را در برابر قربانی شدن اینده برهانیم. وظیفه تک
تک ماست چه در استانها و دیگر اماکن تا با ایجاد مسئله جمعیت را اقناع کنیم و آنان
که تمایل به ازدواج و فرزندآوری با فراهم کردن بستر توسط دولت به آن هدف نائل
آیند.
پیاده سازی و ویرایش اولیه:احترام السادات قدیمی وحید
تایپیست:هما خراسانی
ویرایش نهایی و بارگذاری:مهرداد امیررضایی رودسریآفتآفتی آفتی دددد