چهارشنبه / ۱۱ آبان ۱۴۰۱ / ۱۴:۰۱
سرویس : دفتر مطالعات
کد خبر : ۱۵۴۳۷
گزارشگر : ۲۳۷۷۳
سرویس دفتر مطالعات
روایت‌هایی از یک خشم برساختی ،

گزارشی از نشست خشم رسانه‌ای‌ شده؛ رسانه‌ها و برساخت خشم در ایران، عراق، افغانستان

گزارشی از نشست خشم رسانه‌ای‌ شده؛ رسانه‌ها و برساخت خشم در ایران، عراق، افغانستان
(چهارشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۱) ۱۴:۰۱

 

 به گزارش روابط عمومی دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها نشست علمی خشم‌ رسانه‌ای‌شده؛ رسانه‌ها و برساخت خشم در ایران، عراق، افغانستان صبح سه‌شنبه 10 آبان‌ماه در این دفتر با میزبانی اساتیدی از عراق و افغانستان برگزار شد.

تصاویر نشست خشم رسانه ای شده (عکس ها از: محمد عبادالله) 1

در ابتدای این جلسه، سعیده زادقناد، دبیر علمی نشست به ذکر توضیحاتی در خصوص این مفهوم پرداخت و گفت: نظریه خشم رسانه‌ای‌شده [1] نخستین بار توسط کارین یورگنسن، استاد دانشگاه کاردیف انگلستان، مطرح شده است. پایه و اساس این نظریه روی مفهوم احساس انسانی خشم بنا شده و این محقق در این نظریه و سایر آثار خود تلاش کرده است تا نشان دهد که مفهوم احساسات مورد غفلت واقع شده و چطور این مفهوم باید در مطالعات فرهنگی و سیاسی و به‌خصوص رسانه‌ای مد نظر قرار گیرد.

زادقناد در ادامه و با تکیه بر نگاه یورگنسن ادامه داد: یکی از ویژگی‌های نگاه این نویسنده آن است که احساسات را چیزی جدا از عقلانیت نمی‌بیند و از تفکر لیبرال دموکراسی که احساسات را در تقابل با عقلانیت می‌داند و معتقد است که احساسات باید در سیطره عقل باشدعبور کرده و اتفاقاً پای در سنت نظری دموکرات رادیکال دارد. واضع نظریه خشم رسانه‌ای‌شده،بر این باور است که رسانه‌ای که به بازنمایی احساسی توأم با عقلانیت قائل باشد، به شکل‌گیری سیاست کمک می‌کند و نمی‌توان سیاست را از رسانه‌ای منفک کرد که در آن احساسات، جنبه‌ای پربار دارند.

دبیر علمی نشست از ویژگی‌های این نوع خشم نیز یاد کرد و گفت: خشم رسانه‌ای‌شده مفهومی نمایش‌گونه، برساخت‌شده به‌صورت گفتمانی، جمعی و سیاسی‌ست. در این نظریه، خشم به‌عنوان دلیلی برای مشارکت سیاسی تلقی می‌شود و به مثابه فشارسنجی‌ست که شدت‌وحدت احساس عمومی رو اندازگیری می‌کند. این خشم تلاش دارد تا در نهایت شکل‌دهنده به دستورالعملی برای بهتر شدن امور باشد؛ یعنی اتفاقی در جامعه می‌افتد، افکار عمومی را تحریک و گاه جریحه‌دار می‌کند و توده مردم را به تحرک وامی‌دارد تا برای رفع وضع موجود اقدام کنند. خشم رسانه‌ای‌شده به‌صورت توده‌ای در پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی پیش می‌رود و نیز به‌صورت تحولی عمل می‌کند.

زادقناد در مورد هدف برگزاری از این نشست نیز تصریح کرد: هدف نشست ما این است که ببینیم این نوع خشم در شبکه‌های اجتماعی چطور جریان پیدا می‌کند و رسانه‌ها چگونه خشم عمومی را برساخت می‌کنند و در راستای اهداف خود از این خشم استفاده می‌کنند. در این راستا از اندیشمندانی از عراق و افغانستان هم دعوت کرده‌ایم تاتجربیات رسانه‌ها و جامعه آن‌ها را نیز در کنار تجربه ایرانی‌مان تجزیه‌وتحلیل کنیم.

تصاویر نشست خشم رسانه ای شده (عکس ها از: محمد عبادالله) 21

کارکرد رسانه‌، بیداری احساسات انسانی‌ست

امان‌الله فصیحی، استاد سابق دانشگاه کابل و فعال اجتماعی افغانستانی ساکن ایران، نخستین سخنران این نشست بود که ضمن ترسیم فضای رسانه‌ای افغانستان و شبکه‌های اجتماعی در این کشور گفت: خشم‌ها، برساخته‌ رسانه‌ای‌اند و به‌تعبیر فرویدی، رسانه‌ها خشم را از بخش ناخودآگاه ذهن به بخش آگاه آن می‌آورند. همچنین این خشم‌ها ماهیت فرامکانی دارند و زمانی‌که در یک منطقه تولید می‌شوند به‌مثابة موجی گسترش می‌یابند. برای مثال چند رو قبل در افغانستان گروهی از دختران در یک حادثه تلخ شهید شدند و این حادثه موجی فراگیر و سراسری ایجاد کرد، به‌طوری که 102 کشور در حق‌خواهی از این شهدای مظلوم در فضای مجازی هشتگ به راه انداختند که بیش از ده میلیون در رسانه‌های اجتماعی بازتولید داشت.

فصیحی در ادامه سخنرانی خود و در تبیین خشم در رسانه تاکید کرد: بیان و تصویر خشم در رسانه‌ها فراملی‌ست و به‌صورت فراجنسیتی نیز عمل می‌کند. همچنین به تولید احساسات مشترک نیز دست می‌زند و صرفاً یه تصویر محض نیست که برای ایجاد آگاهی در مخاطب باشد و در راستای پیوندزدن احساسات نیز فعال است. به‌عبارتی می‌توان گفت کارکرد رسانه را نمی‌توان به خشم محدود کرد بلکه بیداری احساسات انسانی نیز حائز اهمیت است. همچنین رسانه‌ها به تولید فشار جمعی مبادرت می‌ورزند و می‌توانند قدرت حاکم را بر خلاف میل خود تغییر دهند.

این استاد سابق دانشگاه کابل افزود: در مورد افغانستان رسانه‌ها توانستند از دولت سابق این کشور مشروعیت‌‌زدایی کنند، یعنی رسانه‌ها به‌شدت به همسان‌سازی روی آورده بودند تا نشان دهند که فرقی بین جمهوریت سه‌نفره و حکومت ملاغنی نیست. مواردی چون جنبش‌های روشنایی، تبسم، رستاخیز و قضیه فرخنده از بارزترین مثال‌های حضور پررنگ رسانه‌ها در افغانستان در ایجاد تحول و تحرک اجتماعی‌ست.

تصاویر نشست خشم رسانه ای شده (عکس ها از: محمد عبادالله) 19

آشوب سازنده، سیاستی برای دوری جوامع اسلامی

حسن الربیعی، رئیس مرکز مطالعاتی تاج الحضاره عراق میهمان دیگر این نشست بود که تلاش کرد تا تجربیات رسانه‌ای عراق را مطرح کند. الربیعی در ابتدای سخنرانی خود، ضمن تاکید بر نقش رسانه‌ها در شکل‌دهی به ذهنیت مخاطبان و تحریک توده‌ها عنوان کرد: تجربة ما در عراق نشان می‌دهد که آمریکا نقش بسیار مهمی بر رسانه‌ها، به‌ویژه پس از اشغال این کشور در سال 2003، داشت. آمریکا از سلاح‌های مختلفی در مقابل ملت عراق استفاده کرد و در این میان از روش‌های متعددی بهره برد که در راستای جنگ نرم قرار داشتند. آمریکایی‌ها از سال 2006 شروع به پایه‌ریزی پایه‌های جنگ نرم در عراق کردند و در سال 2017 و پس از شکست داعش در عراق با درک شرایط منطقه و به‌ویژه حضور ایران، به این نتیجه رسیدند که باید از شیوة جدیدی تبعیت کنند و به سوی جنگ شناختی حرکت کردند و از همه ظرفیت‌های رسانه‌ای خود برای القای نوع تفکر مطلوب خود استفاده کرد؛ تا جایی که آمریکا به توانی رسید که می‌توانست بفهد، فرزندان چگونه فکر می‌کنند، قبل از اینکه پدرانشان بدانند.

الربیعی در ادامه به نقش رسانه‌ها در تحریک افکار عمومی برای حمله به عراق اشاره کرد و گفت: آمریکایی‌ها قبل از سال 2003 سه دروغ را برای هماهنگی افکار عمومی با خود برای آغاز جنگ در عراق به‌کار گرفتند: اول، ترویج شایعه مسلح بودن عراق به سلاح کشتار جنگی؛ دوم، نقش عراق در حادثة 11 سپتامبر و سوم نیز همکاری عراق با القاعده.

همچنین او ضمن اشاره به جنگ شناختی شکل‌گرفته بر علیه ملت ادامه داد: در راستای جنگ شناختی، آمریکا در پی ایجاد گروه‌هایی در عراق برآمد که توسط آن‌ها بتواند جوانان، نخبگان و به ویژه زنان را با اهداف خود همسو کند و در این حوزه به شناسایی جبهه شیعیان عراق و اثرگذاری آن پی برد و تلاش کرد تا این جبهه را بی‌اعتبار کند. آمریکا در این زمینه روی مسئله راه‌پیمایی اربعین و نیز خدشه‌دار کردن چهره عالمان اسلامی تمرکز کرد. آمریکا همچنین سیاست آشوب سازنده را پیگیری می‌کند تا جوامع اسلامی را از یکدیگر دور نماید.

تصاویر نشست خشم رسانه ای شده (عکس ها از: محمد عبادالله) 20

نسل جدید بیشتر به دنبال نفی قدرت است تا تغییر مطلوب

در ادامه این نشست دکتر امید علی مسعودی استاد دانشگاه سوره از خشم و تعابیر روان‌شناختی آن یاد کرد و از نظریه کاستلز در حوزه خشم و رسانه سخن به میان آورد. همچنین مسعودی برای تبیین خشم‌ موجود در جامعه ایران به شرایط شکل‌گیری بهار عربی یا بیداری اسلامی پرداخت.

این استاد حوزه اتباطات همچنین در ادامه سخنرانی‌اش به کالبدشکافی وضعیت اعتراضی امروز ایران و خشم شکل‌گرفته در جریان این اعتراضات اشاره کرد و گفت: هیجانات در نسل جدید جامعه ایران، ماهیتی متکثر دارد و این خشم نه در یک نقطه بلکه با ماهیتی منطقه‌ای و محله‌ای در جریان است و در هر نقطه ویژگی‌های خاص خود را دارد.

مسعودی علاوه ‌بر این بر مفهوم جنگ معنا متمرکز شد و ادامه دارد: از ویژگی‌های نسل جدید تلاش آن‌ها برای پیروزی  در جنگ معناست؛ جنگی که تنها علیه حاکمیت شکل نگرفته بلکه در بین خود این نسل نیز در جریان است.

مسعودی در ادامه به نقش گفت‌وگو در کاهش خشم جامعه اشاره کرد و گفت: گشودن فضای گفت‌وگو می‌تواند به مهارشدن این خشم افسارگسیخته کمک کند، ضمن آن‌که باید بر اهمیت نقش روابط‌عمومی‌ها در اطلاع‌رسانی در چنین مواردی که می‌توانند بحرا‌ن‌زا شوند، توجه داشت.

همچنین این استاد دانشگاه، از ماهیت خشم رسانه‌ای‌شده در جامعه ایران یاد کرد و گفت: خشم این روزهای نسل جدید بیشتر به دنبال نفی قدرتاست تا تغییر مطلوب و البته آن‌ها با وجود نفی‌های متعدد قدرت، به‌طور ناخودآکاه از رهبران فکری اثر می‌پذیرند. از این رو به نظر می‌رسد این خشم که نفی مداوم را حتی در بدیهیات زندگی اجتماعی و قانونی در پیش گرفته است، با واقعیت زندگی در تضاد است و حاصلی جز رویابافی ندارد. البته ترویج نوامیدی در جامعه و عدم تلاش برای بازنمایی موفقیت‌های حاصل‌شده توسط دولت و حکومت بر این فضا دامن زده است.

 

 

 

mediate anger [1]

تعداد بازدید : ۳,۸۷۲
(چهارشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۱) ۱۴:۰۱
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید