نوید باصری، مدیر امنیت فناوری سازمان
پژوهشهای علمی و صنعتی ایران در همایش هوش مصنوعی، رسانه و تحولات تولید محتوا
عنوان کرد: ایجاد یا تقویت
نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی، از دست رفتن فرصتهای کسب و کار، افزایش هزینهها،
کاهش بهرهوری، آسیبپذیری در برابر اطلاعات نادرست و گمراهکننده از پیامدهای
عمده شکاف هوش مصنوعی محسوب میشود.
نوید باصری دیگر سخنران همایش هوش مصنوعی،
رسانه و تحولات تولید محتوا در ابتدای این همایش به بررسی اهمیت هوش مصنوعی در
دنیای امروزی پرداخت و گفت: در ماههای اخیر اخبار هوشمصنوعی انعکاس گستردهای در
دنیا و ایران داشته و نقطه عطف این توجه عمومی و رسانه به هوش مصنوعی، ارائه عمومی
خدمت چت جیپیتی از سوی شرکت تحقیقاتی اوپن ایآی بوده است. این چتبات که
براساس فناوری مدلهای بزرگ زبانی ساخته شده توانایی تولید متنهای منسجم، منطقی،
مستدل و مبتکرانه را دارد. واکنش افکار عمومی به این چتبات و سایر مدلهای هوشمصنوعی
به خوبی نشان میدهد که جامعه انسانی وارد دوران جدیدی، تحت تأثیر این فناوری شده
است.
باصری
در ادامه سخنرانی خود و با تاکید بر این که هوش مصنوعی نخستین پدیده علمی تحولآفرین
جامعه بشری نیست گفت: این اولین بار نیست که پدیدهای جدید وارد جامعه بشری میشود
و آن را تحت تاثیر خود قرار میدهد. بشریت قبلاً تجربیاتی از تغيیرات عمیق در سطح
جهانی ناشی از ورود فناوریهای جدید را پشت سر گذاشته مانند انقلاب صنعتی، ورود
خودرو و هواپیما به صنعت حمل و نقل، استفاده از برق به عنوان انرژی، پدیده رادیو
و تلویزیون و غیره. حتی نسل فعلی نیز پدیدههای مانند گسترش استفاده از رایانه،
اینترنت و تلفنهای همراه و تحولات مرتبط با آنها را به خوبی به یاد دارند. اما
ویژگی بارز پدیده هوشمصنوعی، در شکل کنونیاش، سرعت ورود و گسترش آن در جامعه
بشری بوده. به گونهای که هر روزه میلیونها نفر به کاربران آن اضافه میشوند و
اخبار جدیدی از تولید و ارائه خدمات جدید از سوی شرکتهای فناور منتشر میشود. در
عین حال فناوری هوشمصنوعی به احتمال زیاد میتواند طیف وسیعی از کارکردهای جوامع
انسانی را تحت تاثیر خود قرار دهد.
این
پژوهشگر حوزه هوش مصنوعی ادامه داد: فناوری هوشمصنوعی مانند هر فناوری دیگر،
اثراتی مثبت یا منفی را در پی خواهد داشت. بسیار متخصصین نگران استفادههای
بدخواهانه از هوشمصنوعی مانند استفاده از آن در حملات سایبری و فریب افکار عمومی
هستند. برخی دیگر از صاحب نظران در مورد از میان رفتن مشاغل به دلیل جایگزینی آنها
با نرمافزارهای مبتنی بر هوشمصنوعی صحبت میکنند. اما کمتر مطالعهای در مورد
عواقب عدم استفاده از هوشمصنوعی و پیآمدهای ایجاد فاصله بین استفاده کنندگان از
این فناوری و افراد، کسب و کارها و جوامعی که به هر دلیلی از این محروم بمانند
منتشر شده است.
باصری
ادامه داد:در این گفتار در مورد پدیده شکاف هوشمصنوعی یا AI
Divide به ویژه در حوزه رسانه بحث میشود. همچنین به این موضوع پرداخته
میشود که رسانههای مبتنی بر هوش مصنوعی چه ویژگیهایی دارند و آیا رسانه متعارف
قادر به رقابت با آنها خواهند بود. همچنین رفتار رسانهای کاربران رسانههای
هوشمند به بحث و تبادل نظر گذاشته میشود. این پدیده به معنی تفاوت بین افراد، خانوارها، مشاغل و
کشورهایی است که به امکانات و مزایای ناشی از فناوری هوش مصنوعی دسترسی دارند و
کسانی که از این امکانات بیبهره هستند. در واقع عوامل اقتصادی، عدم دسترسی به
فناوری، کمبود تجهیزات پردازشی، کمبود نیروی متخصص، کمبود داده، عدم اعتماد و نبود
قوانین و تنظیمگری باعث این پدیده میشود.
مدیر
امنیت فناوری سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران خاطرنشان کرد: ایجاد یا تقویت
نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی، از دست رفتن فرصتهای کسب و کار، افزایش هزینهها،
کاهش بهرهوری، آسیبپذیری در برابر اطلاعات نادرست و گمراهکننده از پیامدهای
عمده شکاف هوش مصنوعی محسوب میشود و با وجود اینکه هنوز شاخص دقیقی در این زمینه
وجود ندارد، اما شاخص هوش مصنوعی از سوی دانشگاه استنفورد تهیه میشود.
او
همچنین در خصوص مواجهه عرصة رسانهای با پدیده خوش مصنوعی گفت: در حوزه رسانه میتوان
به تولید رسانهای همچون مدلهای مولد تولید محتوای متنی، مدلهای تولید تصویر،
تولید صدا و گفتار و ویدئو، تبدیل توأم متن، صدا و تصویر و تولید خودکار یا نیمه
خودکار محتوا اشاره کرد که از سوی اپلیکیشنهایی انجام میشود. در حوزه مصرف رسانهای
نیز، شخصیسازی هوشمند در شبکهها و رسانههای اجتماعی مورد استفاده قرار گرفته
است، اما با پیشرفتهای اخیر فناوری میتوان انتظار داشت که شخصیسازی به شکلهای
ارائه محتوا بر مبنای رسانه مورد نظر کاربر، ارائه محتوا متناسب به سطح تخصص و
دانش کاربر، ارائه محتوا با لحن مورد درخواست کاربر، ارائه محتوا با سطح جزئیات
مورد درخواست کاربر انجام گیرد.
باصری
سخنرانی خود با امکان استفاده از ابزارهای راستیآزمایی توسط هوش مصنوعی ادامه داد
و گفت: مدلهای هوش مصنوعی میتوانند ابزار مناسبی برای راستیآزمایی محتوای رسانهای
باشند و اگر بر روی دیتاستهای مناسبی آموزش ببینند، میتوانند به صورت خودکار
محتوای رسانهای را راستیآزمایی کنند. البته چندین استارتاپ از جمله SQUASH، FACTINSECT و FACTMATA با هدف استفاده از هوش مصنوعی برای راستیآزمایی
خودکار محتوای رسانهای مشغول به فعالیت هستند. در حوزه تنظیمگری رسانهای نیز
مدلهای هوش مصنوعی از جمله تدوین و تطبیق قوانین تنظیمگری، نظارت بر اجرای
قوانین و کمک به تولیدکنندگان محتوا در تشخیص موارد عدم تطبیق میتواند مورد
استفاده قرار گیرد.
او
همچنین تصریح کرد: در حال حاضر رسانهای با ویژگیهای هوش مصنوعی نداریم، اما از
ویژگیهای آن میتوان به قابلیت تولید محتوا به صورت خودکار یا نیمه خودکار، تولید
یا تبدیل محتوای چندرسانهای، ارائه محتوا براساس نیاز کاربر از نظر لحن، سطح
تخصصی، میزان جزئیات، راستیآزمایی خودکار، ارائه اطلاعات جانبی و افزونه، تعامل
با کاربر از طریق چت یا مکالمه، تلفیق محتوا از منابع مختلف و تطبیق محتوا با
قوانین اشاره کرد.
باصری
افزود: در حال حاضر به صورت گسترده از قابلیتهای هوش مصنوعی در رسانهها استفاده
نشده که جدید بودن فناوری و عدم شناخت عمومی از قابلیت آن، نواقص مدلهای هوش
مصنوعی، عدم دسترسی یا هزینه بالای استفاده از مدلهای هوش مصنوعی، کمبود امکانات
فنی و نیروی متخصص، محدودیت در محتویات چندرسانهای تولید شده توسط مدلهای هوش
مصنوعی و نبود مقررات و زیرساختهای قانونی از دلایل عمده آن به شمار میرود.
البته با از میان رفتن تدریجی این محدودیتها میتوان انتظار داشت که رسانهها
شروع به استفاده از امکانات هوش مصنوعی کنند.
این
پژوهشگر حوزه مطالعات کامپیوتری با ذکر چند سوال توجه مخاطبان را به خود معطوف
کرد و گفت: در این زمینه سؤالات متعددی
مطرح است، اینکه آیا رسانههای متعارف قابلیت رقابت با رسانههای مبتنی بر هوش
مصنوعی را خواهند داشت، آیا همه یا اغلب رسانههای متعارف میتوانند خود را با
تحولات فناوری ارتقا دهند و چه تفاوتهایی بین کاربرانی که از رسانههای هوشمند
استفاده میکنند و آنهایی که از رسانههای متعارف استفاده میکنند، به وجود میآید؟
او
در پایان نیز اشاره کرد: جذابیت، تولید آسانتر محتوا، تعامل با کاربران، تطبیق
بهتر محتوا با قوانین تنظیمگری و راستیآزمایی خودکار از مزایای رسانههای هوشمند
نسبت به رسانههای متعارف است و از امتیازات رقابتی رسانههای متعارف میتوان به
برند و اعتماد اشاره کرد.