چهارشنبه / ۲۵ اَمرداد ۱۴۰۲ / ۱۹:۱۶
سرویس : دفتر مطالعات
کد خبر : ۱۵۶۱۸
گزارشگر : ۲۳۷۷۳
سرویس دفتر مطالعات
برگزار شد:

همایش «هوش مصنوعی، تبلیغ دینی و ضرورت‌های تولید محتوا»

همایش «هوش مصنوعی، تبلیغ دینی و ضرورت‌های تولید محتوا»
(چهارشنبه ۲۵ اَمرداد ۱۴۰۲) ۱۹:۱۶

همایش «هوش مصنوعی، تبلیغ دینی و ضرورت‌های تولید محتوا» سه شنبه 24 مرداد 1402، با حضور اساتید حوزه و دانشگاه و همت دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها با مشارکت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی فرهنگی شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه کشور، برگزار شد.
حجت‌الاسلام علیرضا قائمی‌نیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و سردبیر مجله ذهن با اشاره به اینکه هوش مصنوعی یکی از فناوری‌های مهم و یا مهمترین فناوری است که در قرن بیستم ظهور یافته است، گفت: این فناوری تفاوت اساسی با فناوری‌های دیگر دارد و اندیشه ایجاد آن در میان فلاسفه جدید از زمان دکارت مطرح بوده است. فلاسفه معتقد بودند، یک ماشین جهانی متشکل از مغز‌های همه انسان‌هاست که فکر می‌کند و آن را ماشین فکر یا ذهن و یا ماشین معرفت می‌نامند، اما در قرن بیستم، تورینگ بود که برای اولین بار هوش مصنوعی ساده را طراحی کرد.


همایش «هوش مصنوعی، تبلیغ دینی و ضرورت‌های تولید محتوا»
همایش «هوش مصنوعی، تبلیغ دینی و ضرورت‌های تولید محتوا»

وی افزود: این فناوری حاکم بر همه فناوری‌ها است و اگر آن را با صنعت قطارسازی مقایسه کنید که در قرن هجدهم به وجود آمد، تفاوت بنیادی دارد. هر دو وقتی به وجود آمدند، در جامعه بشری تغییر ایجاد کرد و هر تکنولوژی این قدرت را دارد که تغییراتی در جامعه بشری ایجاد کند، اما قدرت هوش مصنوعی از همه تکنولوژی ها بیشتر است و تغییرات آن بنیادین است. تفاوت دیگر هوش مصنوعی این است که همه فناوری‌ها از نتایج هوش مصنوعی بهره می‌برند، به عنوان مثال شما می خواهید خودرویی تولید کنید و یا در طراحی و نحوه تولید هواپیما هوش مصنوعی کمک می کند و کارها را آسانتر می‌کند. تفاوت دیگر در این است که هوش مصنوعی علم بشر را مدیریت می‌کند و علوم مختلفی همچون علوم انسانی دیجیتال را شکل داده است و یا علوم مختلفی همچون فیزیک، اختر فیزیک، ریاضیات و ... را تحت تأثیر قرار داده است.

حجت‌الاسلام قائمی‌نیا ادامه داد: هوش مصنوعی ذهن بشر را توسعه می‌دهد و فعالیتهای شناختی ذهن بشر را گسترش می‌دهد. همچنین زندگی و سبک زندگی بشر به شدت تحت تاثیر هوش مصنوعی بوده و ما می‌بینیم ابزار‌های دیجیتال زندگی بشر را تغییر داده است. تفاوت دیگر هوش مصنوعی با فناوری‌های دیگر این است که شکل ارتباطی بشر را نیز تغییر داده و شبکه های اجتماعی، سوار بر هوش مصنوعی هستند و علاوه بر سهولت ارتباط شکل‌های دیگری از ارتباط را ایجاد کرده و این تاثیر عمده‌ای بر جوامع بشری گذاشته است که در گذشته چنین روابطی وجود نداشت و ما تأثیر هوش مصنوعی در زندگی امروز را بیش از پیش احساس می‌کنیم.

وی با بیان اینکه برخی معتقدند هوش مصنوعی جای انسان را خواهد گرفت، تصریح کرد: طبیعی است که یک روانشناس یا جامعه شناس و یا فیلسوف سیاسی از نگاه خود به تأثیر هوش مصنوعی در حوزه‌های گوناگون می‌پردازند، از این رو از منظرهای مختلف درباره هوش مصنوعی بحث شده است. بخش زیادی از مباحث هوش مصنوعی در دنیای غرب، شکل انتقادی دارد، البته این به معنی کنار گذاشتن هوش مصنوعی نیست، بلکه این نقد، نوعی ارزیابی هوش مصنوعی است و هوش مصنوعی مزایا و معایبی دارد که تعیین این معایب و مزایا تفکر انتقادی می‌طلبد و یک فناوری ساده نیست که شکل ارتباط و زندگی را آسان می‌کند، بلکه معایب گسترده ای نیز دارد که بسیاری از دانشمندان به این مسائل پرداخته اند و ماحصل تفکر انتقادی هوش مصنوعی توجه به معایب و مضرات آن از منظر دانشهای گوناگون است.

حجت‌الاسلام قائمی‌نیا تصریح کرد: الهیات نیز به عنوان یک دانش می تواند نگاه انتقادی به هوش مصنوعی داشته باشد و آن را سبک و سنگین کند که هوش مصنوعی چه پیامدهای مثبت و منفی دارد. الهیات را با مفاهیم دینی و صفات خدا و ... می‌شناسیم و من درباره این تعریف محدود صحبت نمی‌کنم، بلکه سنجش میان هر فکر و پدیده‌ای با مفاهیم دینی و نحوه سبک زندگی دینی که مفهوم گسترده‌تری برای الهیات است، مورد توجه قرار می‌دهم و می‌خواهم نسبت الهیات با هوش مصنوعی را بسنجم.


همایش «هوش مصنوعی، تبلیغ دینی و ضرورت‌های تولید محتوا»
همایش «هوش مصنوعی، تبلیغ دینی و ضرورت‌های تولید محتوا»

وی افزود: الهیات به این معنا، مترادف با کلام جدید است و در میان مسلمانان با همین عنوان مطرح است و شاید اولین بار شهید مطهری آن را بکار گرفت و منظورشان این بود که در دوره جدید یکسری باورها و پدیده‌هایی وجود دارد که باید نسبتشان با دین سنجیده شود. کلام به این معنا یک ویژگی انتقادی دارد و صحبت بر سر نسبت سنجی است و کارکرد دیگری که الهیات دارد، محدودیتهای دینی یک پدیده را مشخص می کند. بنابراین وقتی از الهیات هوش مصنوعی بحث می کنیم منظور این نیست که این پدیده صرفاً منفی است، بلکه نسبت سنجی می کنیم.

وی در ادامه گفت: هوش مصنوعی اصطلاحی است که به کار می‌رود، اما دو حوزه را در برمی گیرد، یکی مباحث نظری است که تحت عنوان فلسفه هوش مصنوعی مطرح می شود، اینکه آیا هوش مصنوعی می تواند به آگاهی دست یابد و یا اراده و احساس داشته باشد و ... که پاره‌ای از این مباحث آینده‌پژوهانه است و ممکن است تحقق یابد و یا تحقق نیابد. مثلاً قدرت زبان هوش مصنوعی رشد بسیاری کرده است و اخیراً چت جی‌پی‌تی حاکی از همین قدرت زبانی است و بزرگترین دستاورد زبانی هوش مصنوعی به شمار می‌رود و می‌توان آن را گشایشی در حوزه هوش مصنوعی دانست که عملی شده است. بخش دوم فناوری‌های هوش مصنوعی، ترکیبی از ماشین و انسان است و قابلیت‌های جدیدی خواهد داشت و می‌توان آن را دوره ترابشریت خواند که می‌تواند برای الهیات مسئله مهمی باشد و اینکه دین تا چه حد می‌توان آن را مجاز بداند و اینکه آیا مجازیم مغز انسان را دستکاری کنیم یا خیر، حائز اهمیت است.

این عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه هوش مصنوعی به عنوان فناوری در محاسبات، پردازش اطلاعات، نوشتن متن و انجام حرکات بدنی و ... به بشر کمک نمی‌کند، بیان کرد: هوش مصنوعی فراتر از این است و برای بشر امروزی منبع معرفت است و مفاهیمی که در هوش مصنوعی با آنها مواجه هستیم، جهان‌بینی و نگاه ما به دنیا را تغییر می‌دهد. مثلاً مفاهیمی چون سخت‌افزار و نرم‌افزار، کپی، پیست و ... در ظاهر مفاهیم ساده‌ای هستند و انسان‌های امروزی با این مفاهیم آشنا هستند، اما این مفاهیم مقولات فکری ما را شکل می‌دهند و وقتی می‌خواهیم درباره بسیاری از مسائل فکر کنیم، در همین چارچوب فکر می‌کنیم و اینها به فکر ما قالب می‌دهند، بنابراین در حوزه مفاهیم دینی نیز این اتفاق می‌افتد و وقتی به عالم فکر می‌کنند، در قالب سخت‌افزار و نرم‌افزار فکر می‌کنند و این‌ها ابعاد الهیاتی و فلسفی پیچیده‌ای دارد و مغز سخت‌افزار فکر انسان است. الهیات هوش مصنوعی شامل دو بخش است، الهیات نظری که از مفاهیم و تئوری‌های نظری بحث می‌کند و بخش دیگر معطوف به فناوری‌های هوش مصنوعی است. این هم مسئله مهمی است که باید مورد توجه باشد.

حجت‌الاسلام قائمی‌نیا در ادامه این نشست با اشاره به کتاب‌هایی که در حوزه مطالعات دینی به ویژه در غرب نوشته می‌شود، مفهوم خداوند و زندگی پس از مرگ را با کمک هوش مصنوعی تعریف کرده‌اند، بیان کرد: یکی از ایده‌هایی که در علوم اجتماعی پس از هوش مصنوعی پدید آمد، مسئله آپلود مغز است و می‌تواند روزی برسد که شما بتوانید تمام اطلاعات مغز یک انسان را توسط یک دستگاهی مثل کامپیوتر آپلود و ذخیره کنید و این در حد یک فرضیه است و شاید روزی تکنولوژی به این فناوری دست یابد.

وی ادامه داد: بخشی از الهیات مربوط به هوش مصنوعی با عنوان الهیات دیجیتال مطرح می‌شود و از خدای دیجیتال، زندگی پس از مرگ، زندگی دیجیتال و اینکه رباتها می‌توانند اراده آزاد داشته باشند، بحث می‌کند، اما بخش عملی فناوری‌های برخاسته از هوش مصنوعی نیز برای الهیات مسائل جدی است و الهیات می‌تواند با توجه به اصولی که دارد، چنین پدیده‌هایی را نقد کند.

وی با اشاره به تغییراتی که هوش مصنوعی در روابط ایجاد کره است، گفت: هوش مصنوعی شکل ارتباط انسانی را تغییر داده و ارتباطات شکل پیچیده‌تری به خود گرفته است. ارتباطات در گذشته چهره به چهره بود، اما در شبکه‌های اجتماعی که هوش مصنوعی آنها را مدیریت می‌کند، این ارتباط شکل خود را از دست داده و مسائل معرفتی را به وجود آورده است. یکی از مشکلات در حوزه تشخیص هویت است؛ اینکه افراد می‌توانند در هویت‌های مختلف ظهور کنند و این رابطه به شکل هوش مصنوعی و یک ماشین بوده است، بنابراین روابط خصوصی نیز از میان رفته و هر کاری کنید، بالاخره راههایی وجود دارد که فرد سوم در روابط دخیل است و می‌تواند مورد هک و یا شنود قرار گیرد، از این رو هوش مصنوعی کوانتومی را مطرح می‌کنند که ضریب امنیتی بالایی دارد و عملاً نمی‌توان کدهای آن را شکست و در آن دخالت کرد، البته نمی‌توان پیش بینی کرد که این مسئله را چه شرکت و سازمان جاسوسی و .. به دست خواهد گرفت. از این رو ارتباط بدون مداخله یک رؤیا در دنیای هوش مصنوعی است و به عبارتی حریم خصوصی برداشته شده است.

وی تصریح کرد: اعتقادات انسان‌ها شکل سیال و لغزنده به خود گرفته و چندان با ایمان سفت و سخت مواجه نیستید و این یکی از مشکلاتی است که الهیات باید به آن ورود کند. به دلیل جریان سریع اطلاعات در شبکه های اجتماعی، ایمان ها سیال و لغزنده هستند و این مشکلی است باید درباره آن بحث کرد و فکری برای آن کرد. همچنین مشکل معنای زندگی نیز جدی است و انسان های دیجیتال، معنای واقعی زندگی را از دست داده اند.

حجت‌الاسلام قائمی‌نیا گفت: مهمترین مسئله الهیات هوش مصنوعی و شبکه‌های اجتماعی معنای زندگی است و انسان‌های جدید یا انسان‌های دیجیتال که در شبکه‌های اجتماعی زندگی می‌کنند، معنای زندگی به شکل سنتی را از دست داده‌اند و بشر در گذشته در زندگی خود معنایی داشت و این معنا را از منابع گوناگون به دست می‌آورد، اما کسی که دائماً در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی زندگی می‌کند و با هوش مصنوعی کار می‌کند، طبیعی است که چنین انسانی معنای زندگی را از دست می‌دهد و معنایی که در این فضا به دست می‌آورد، معنایی است که قائم به ارتباط است و این انسان دائم باید در جریان ارتباط باشد و چنین مسئله ای مشکل معنای زندگی را پدید آورده است.

وی در ادامه با بیان اینکه با اشاره به ظهور دینداری جدید گفت: دینداری جدید با دینداری سنتی متفاوت است، چرا که دینداری سنتی یک نوع رابطه حضوری و معنوی بود، اما دینداری جدید در یک فضای سیال شکل می‌گیرد و رهبران دینی عصر دیجیتال رهبرانی هستند که در جریان اطلاعات فراوانی هستند و بسیاری از این اطلاعات عمق زیادی ندارد. از این رو ما با بروز دینداری عامیانه مواجه هستیم که با دینداری عوامانه متفاوت است، چرا که دینداری عوامانه، دینداری است که رهبرانی غیرمتخصص دارند و ظهور قشر جدیدی از رهبرانی است که در ظاهر اطلاعات گسترده‌ای دارند، ولی تفکر معنوی دقیقی ندارند و این یک مخاطره برای دینداری است و رهبری دینی سنتی با این نوع دینداری مواجه است.

حجت‌الاسلام محمدمهدی رفیع‌پور تهرانی، استاد حوزه علمیه قم در ادامه این همایش به موضوع هوش مصنوعی و مرجعیت دینی پرداخت و گفت: معمولاً فقها در مورد موضوعات جدیدی که پرونده آنها هنوز بسته نشده است، اظهارنظر نمی‌کنند و احتیاط می‌کنند، بنابراین اگر می‌خواهیم درباره این موضوع صحبت کنیم، براساس اطلاعاتی است که اکنون داریم. چون برخی پژوهشگران بیان کرده‌اند که امکان ندارد، هوش مصنوعی به جای انسان فکر کند. اگر این را ۵۰ سال پیش می‌گفتند، می‌پذیرفتیم، اما اکنون این طور نیست، بنابراین ممکن است همین اطلاعات جدید نیز در آینده تغییر کند و برای ما قابل تصور نباشد.

وی با اشاره به دو ساحت مرجعیت دینی و فقاهت افزود: یکی از این ساحت‌ها مربوط به فقیهان و فقه‌پژوهان است و دیگری مردم و مراجعه‌کنندگان. در واقع مرجع کسی است که مراجعه کننده دارد و خودش یک جهت کار است و مراجعه کننده‌ای هم دارد. همه ما وقتی با تاریخ فقاهت مواجه می‌شویم نسبت به پدیده‌های نوظهور و مسائلی که تولید آن از مغرب زمین آمده، با حالت مقابله و احتیاط برخورد کرده‌اند و این دلایل سیاسی، فرهنگی و نگرانی از هیمنه و سلطنت تکنولوژی و ... دارد و اکنون نیز همینطور است و بیشتر به دنبال محدودیت اینترنت، محدودیت استفاده از هوش مصنوعی و ... گام برداشته اند. در گام دوم وقتی می‌بینند نمی‌توان آن را انکار کرد و این یک پدیده فراگیری است که آحاد جامعه را درگیر کرده، سعی می‌کنند با آن مواجه شوند و در برخی موارد آن را کنترل کنند.

این استاد حوزه با بیان اینکه اگر بخواهیم درباره خوب و یا بد بودن فناوری صحبت کنیم و یا در مقام موعظه برآییم، نمی‌تواند مؤثر باشد، گفت: خوشبختانه در سالهای اخیر در حوزه در رابطه با هوش مصنوعی کارهای خوبی شده است و همایشهایی تشکیل شد و سعی کردند مواجهه هوشمندانه ای داشته باشند و خود را آماده کنند. بنابراین باید به مسئله توجه کنیم که هوش مصنوعی هم مانند سایر فناوری ها همان مسیر را طی می‌کند و اینکه بگوییم خوب یا بد است و یا نصحیت کنیم، نمی تواند مؤثر باشد، چرا که همه ما در خانه خود یک دستگاه کامپیوتر داریم و از طریق آن با تمام دنیا درارتباط هستیم و چاره‌ای جز گفت‌وگو درباره آن نداریم و باید مزایا و معایب آن را عالمانه مطالع و بررسی کنیم.

این استاد حوزه در ادامه درباره مسئله تتبع و منابعی که هوش مصنوعی می‌تواند بیش از یک مرجع و فقیه دسترسی داشته باشد، بیان کرد: بیش از ۱۵ سال است که با نرم‌افزارهایی سروکار داریم که زحمت جست‌وجو را برعهده گرفته‌اند و این مسئله پذیرفته شده است و مراجع نیز با آن مشکلی ندارند و به جای اینکه خودشان به صورت مستقل به منابع مراجعه کنند، از نرم‌افزارها استفاده می‌کنند و این محل دغدغه و اشکال نیست و دغدغه از جایی آغاز می‌شود که پالایش اطلاعات و به بیان علمی‌تر اجتهاد مطرح می‌شود. وقتی این داده‌ها جمع‌آوری شد، تاکنون انسان نسبت به این معلومات تأمل می‌کرد و با منطق فقاهت وارد می‌شد.

وی ادامه داد: این سؤال مطرح است که آیا هوش مصنوعی مانند برخی مشاغل می‌تواند جایگزین فقیه و یا در ادیان دیگر جایگزین کشیش شود، تاکنون گفته‌اند که نمی‌شود از هوش مصنوعی تقلید کرد، حتی اگر قابلیت فکر کردن داشته باشد و یا بتواند تحلیل کند، نمی‌توانیم به او اعتماد و اطمینان کنیم. به دو دلیل نمی‌توان اعتماد کرد؛ یکی اینکه در روایات ائمه اطهار(ع) آمده که باید از انسانی که محبت اهل بیت(ع) دارد و در زمینه امور ولایت کار کرده است، تبعیت کرد. شاید برخی بگویید، هوش مصنوعی در آن زمان نبوده و اگر قابلیتی ایجاد شود، با توجه به ضریب خطای اندکی که دارد، می‌تواند جایگزین شود،. اما دلیل دیگر و قابل تأمل این است که هوش مصنوعی براساس برنامه‌ای که به آن داده شده، فکر و حرکت می‌کند و همه مسائل در قالب کد و قوانین ریاضی است و غیر از آن را متوجه نمی‌شود و از سویی مسئله اجتهاد و فقاهت مبتنی بر قواعد نیست، یعنی دارای موضوعات و مسائلی است که پیش از این به وجود نیامده است و در تاریخ فقه نمونه نداشته است.

حجت‌الاسلام رفیع‌پور تهرانی با اشاره به مبانی فقهی افزود: در مبانی فقهی، یکسری عناصر مشترک و یکسری عناصر مختص داریم و شاید بتوان عناصر مشترک را به هوش مصنوعی یادداد، اما مسائل خاص و برداشت‌های عرفی و ذهنیت‌هایی که باید داشته باشد را نمی‌توان یاد داد. برخلاف تصور عامیانه‌ای که داریم، ما هوش مصنوعی نداریم، بلکه هوش‌های مصنوعی داریم که کشورها، ادیان و مذاهب گوناگون با هوش‌های مصنوعی مواجه هستند و نمی‌توانیم فیلتر کنیم و بگوییم از هوش مصنوعی مورد نظر ما استفاد کنید. بنابراین می‌توانند آیات و روایات را جور دیگری بچینند و جامعه را به سمت خود ببرند و چه بسا همواره ما در چنین مسائلی، چند گام عقب هستیم. اگر ما می‌توانستیم برنامه‌ای را در اختیار همه قرار دهیم، خدمت بزرگی به دینداری جامعه می‌کردیم تا جامعه بتواند در هر شبانه‌روز پاسخ مسائل خود را دریافت کند.

وی ادامه داد: هوش مصنوعی مخلوق انسان است و تمام درصد خطاهایی که در برداشتهای انسانی وجود دارد، می‌تواند با هوش مصنوعی حذف شود و براساس نظر برخی فقیهان معاصر، امتیاز اصلی اجتهاد که براساس آن فتوا می‌دهد، درک روح شریعت است و این مسئله در هوش مصنوعی وجود ندارد.

غلامرضا گودرزی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) در این نشست گفت: بسیاری از ما با وجود اینکه تضادها و تعارض‌هایی را در رابطه با هوش مصنوعی بیان می‌کنیم، اما تعریف درستی از آن نداریم و یا برخی وقت‌ها که از اخلاق در فناوری صحبت می‌کنیم، نمی‌دانیم اخلاق چیست، در حالی که باید دامنه این موضوع روشن شود و چنین جلساتی تداوم یابد، تا بتوان با جزئیات و دقت بیشتری به هوش مصنوعی و اخلاق پرداخت.

وی افزود: متأسفانه تا واژه‌ای را به کار می‌گیریم، تضاد آن به ذهن متبادر می‌شود. در مورد هوش مصنوعی نیز همین طور است و ممکن است تعارض‌هایی شکل بگیرد. برخی معتقدند اخلاق و هوش مصنوعی در تضاد و تعارض با هم هستند، اما باید با احترام به دغدغه این افراد گفت که این افراد تصور دقیقی از هوش مصنوعی ندارند و یا حداقل از کاربردهای آن ترس دارند و یا راهبرد تعارض یا تباین و یا تضاد در این زمینه دقیق نیست. البته برخی نیز میانه کار را می‌گیرند و معتقدند هوش مصنوعی دستاوردی است که کاربردهایی دارد و می‌تواند در خدمت اخلاق قرار گیرد.

گودرزی ادامه داد: هوش مصنوعی و اخلاق ظرفیتهایی دارند که می‌تواند به تعالی و تکامل هم منجر شوند. از این منظر چند تذکر سلبی و ایجابی می‌دهم، برخی می‌گویند هوش مصنوعی در عمل و فرایندها شفافیت می‌آورد  و این از نقاط مثبت است و اگر از این منظر ورود کنیم، باید به شفافیت عملکرد توجه کنیم، البته همانقدر که می‌تواند شفافیت ایجاد کند، می‌تواند موجب ابهام نیز شود.

این عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) با بیان اینکه فناوری با یک دوره زمانی و تأخر به ما می رسد، گفت: هوش مصنوعی می تواند کاربرد تسهیلگری هم داشته باشد و به ما کمک کند و البته اگر توجه نکنیم، می‌توانیم درگیر اغواگری شویم و در این صورت در دام منفی هوش مصنوعی می‌افتیم. بنابراین ما نقاط شعف و قوت هوش مصنوعی را می بینیم تا به تکامل برسیم. ما در رابطه با منابع تأکید داریم که منابع سرمایه است و هوش مصنوعی ابزاری است که می‌تواند در حوزه منابع کمک کند، اما همین مسئله در صورت داده‌های غلط می‌تواند فرصت‌سوز باشد. همچنین می‌تواند سعادت‌بخش باشد و در خدمت بشریت قرار گیرد و یا موجب خسران شود. در واقع هوش مصنوعی کاری که با ما می‌کند، مانند بمب اتم است و در صورت تعامل درست، آینده روشنی را نوید می‌دهد، در غیر این صورت آینده خطرناکی را به وجود خواهد آورد.

وی ادامه داد: هوش مصنوعی اخلاق را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد، یعنی اخلاق جدیدی را به وجود می‌آورد که اگر متوجه نباشیم، این کد اخلاقی جدید، ما را به نگرش و تمدن جدید می‌رساند و این امر، ممکن است باعث نگرانی شود. بنابراین در شرایطی که دنیا منتظر یک تمدن جدید است، همه تلاش می‌کنند بگویند ما آن تمدن هستیم، اما به نظرم برای کسانی که آینده‌سازی‌های جدیدی انجام می‌دهند، هوش مصنوعی می‌تواند به عنوان ابزار تمدن‌ساز تلقی شود و اگر ما این مسئله را مورد توجه قرار دهیم، بهترین هوش مصنوعی می‌تواند بهترین ابزار تمدن‌سازی برای ما باشد و مقام معظم رهبری نیز در سخنرانی بر این موضوع تأکید کرده‌اند.

 گودرزی گفت: در این نشست فقط سعی کردم، سؤال‌هایی را در ذهن شما ایجاد کنم و بعد در فرصت دیگری به آن‌ها بپردازیم. بنابراین باید بدانیم چه تعریفی از اخلاق و هوش مصنوعی دارید، انگیزه و هدف چیست، با چه روش و با چه هزینه‌ای می‌خواهید انجام دهید. اگر با این منطق پیش برویم، چار‌ه‌ای جز هوش مصنوعی نداریم.

وی درباره آینده‌پژوهی هوش مصنوعی بیان کرد: در حوزه هوش مصنوعی بازه زمانی بسیار کوتاه مثلاً هر سال باشد، چون تحولات آن بسیار زیاد است، البته به نظر می‌رسد باید به صورت جریانی به این موضوع ورود کنید، یعنی اینکه چه جریانی کار می‌کند که ما اکنون با خروجی هوش مصنوعی آن مواجه شدیم و دو روز دیگر با خروجی دیگری از آن مواجه خواهیم شد.

نصیب‌الله دوستی‌مطلق، عضو هیئت علمی دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملی در ادامه این نشست به موضوع «هوش مصنوعی و تبلیغات دینی گروه‌های افراطی» پرداخت و گفت: هر سال ۶۰ هزار پایان‌نامه ارشد و دکتری در دانشگاه‌های ایران منتشر می‌شود که فقط ۶۷۰ مورد آن در صنعت مورد استفاده قرار می‌گیرد و این آمار وحشتناکی است. چرا که ما دانش حکمرانی پژوهشی نداریم و در سطح مدیریت پژوهش هستیم.

وی با اشاره به فضای سایبر افزود: فضای سایبر را به داستان‌ها و مسائلی محدود کرده‌ایم که برای ما نیست و همچنین در حوزه هوش مصنوعی، انسان را با ماشین مقایسه می‌کنیم که این امر اشتباه است. هوش مصنوعی کمک می‌کند خودهای واقعی سریع‌تر به ظهور برسند. هوش مصنوعی فعلی که ارائه شده است، نسخه ۱۰ سال پیش است. به همین دلیل چون مفهوم فضای سایبر و هوش مصنوعی را متوجه نیستیم، روی زمینی سرمایه‌گذاری می‌کنیم که برای ما نیست.

دوستی مطلق با بیان اینکه حدود ۱۲۰ تعریف برای فضای سایبر استخراج کرده‌ام که هر تعریف برگرفته از یک ایدئولوژی است، ادامه داد: سایبر کنونی که مبتنی بر فضای سایبر است، زیست‌بوم خوبی برای گروه‌های افراطی است. اگر چند سؤال درباره یهود، حاج قاسم و ... از چت جی‌پی‌تی بپرسید، به این مسئله پی خواهید برد. بنابراین دعوا، دعوای برتری است و اگر کلیدواژه‌های خاصی را در چت جی‌پی‌تی جستجو کنید، به این مسائل ورود نخواهد کرد. بنابراین این بستر متناسب با رشد تمدن خاصی است و مادامی که جمهوری اسلامی و جریان اسلام نتواند هوش مصنوعی را به سمت آرمان‌های الهی و دینی سوق دهد، موفق نخواهد شد و دعوا بر سر همین مسئله است.

 وی تصریح کرد: برتری اصلی اسلام در حوزه شناختی است، چون آرمان‌های دین اسلام مبتنی بر فطرت انسان است ولی متأسفانه مسلمان‌ها محتوا را جذاب و متناسب با زمان تحویل نمی‌دهند. ما حوزه فیزیکی را از دست داده ایم و در حوزه اطلاعاتی و محتوا و نرم افزار می‌توانیم برتری‌هایی داشته باشیم. خروجی آموزش و پرورش و دانشگاه‌ها را ببینید. آدم‌های ممتاز علمی تربیت می‌کنیم، اما از لحاظ زیست‌بومی که بتواند ما را به تمدن اسلامی برساند، موفق نیستیم. حوزه نیز این طور است و از آن سوی بام افتاده است و بسیار سختمان است که با یکدیگر کار کنیم.

این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به تأثیر هوش مصنوعی در تبلیغات دینی گروه‌های افراطی گفت: هوش مصنوعی قادر است به صورت خودکار محتوای دینی تولید کند، این قابلیت می‌تواند برای گروه‌های افراطی جذاب باشد و آن‌ها را در تبلیغات خود تقویت کند. با استفاده از الگوریتم‌های هوش مصنوعی، گروه‌های افراطی می‌توانند به صورت دقیق تبلیغات خود را به افراد هدف بدهند که به عقاید و اعتقادات آن‌ها نزدیکتر است و این موضوع می‌تواند باعث تقویت این گروه‌ها و ترویج افکار افراطی شود. همچنین با استفاده از هوش مصنوعی، محتواهای دینی گروه‌های افراطی ممکن است به صورت هوشمندانه و جذاب‌تر برای مخاطبان ارائه شود و این موضوع می‌تواند باعث افزایش پذیرش و تأثیرگذاری بیشتر آن‌ها در جامعه شود.

حجت‌الاسلام محسن انبیایی، دکترای فلسفه دین و استاد سطح عالی حوزه در ادامه این نشست به موضوع «دینداری در عصر هوش مصنوعی» گفت: در حال حاضر با برخی از موارد هوش مصنوعی از جمله در ترجمه گوگل، پیشنهادهای اینستاگرام و ... مواجه هستیم، اما فعلاً نمی‌توانیم انتهای هوش مصنوعی را پیش‌بینی کرده و یا در این زمینه آینده‌پژوهی کنیم. بنابراین آینده هوش مصنوعی بسیار متفاوت خواهد بود. اینکه هوش مصنوعی چه خدماتی می‌تواند به دین ارائه کند و یا اینکه انسان هوش مصنوعی چه تفاوتی با انسان پیشین دارد، حائز اهمیت است. اما از تهدیدهای هوش مصنوعی برای زندگی دینی می‌توان گفت که، در غرب هوش مصنوعی را به مثابه خداوند دانسته‌اند و نخستین کلیسای هوش مصنوعی نیز توسط آنتونی لواندوسکی، مهندس طراحی ماشین‌های خودران شرکت گوگل و اوبر با نام کلیسای «راه آینده» در سال ۲۰۱۷ راه‌اندازی شد و او خود را به‌عنوان اسقف اعظم این کلیسا معرفی کرد.

 وی افزود: پرستش از نظر ما مسلمانان یعنی کرنش در مقابل کسی که ما را خلق کرده است، اما از نظر ادیان دیگر این است که هر چه که همه‌دان، همه‌توان و همه جا حاضر باشد، قابل پرستش است. بنابراین تعداد افرادی که در این کلیسا حضور می‌یابند، بیشتر خواهد شد.

وی ادامه داد: نقش‌های گوناگونی را می‌توان برای هوش مصنوعی ترسیم کرد، مثلاً رباتی که اعمال مذهبی انجام می‌دهد. در ذهنیت ما توجه بر قصد ید است، اما در ادیان دیگر این طور نیست و در این زمینه هوش مصنوعی ورود کرده است. در واقع تجهیز ربات‌های نیایشگر به هوش مصنوعی باعث شخصی‌سازی مناجات‌ها، کمرنگ شدن مرز طبیعت و صنعت، هزینه کمتر، دسترسی بیشتر و کیفیت بالاتر شده است.

این استاد حوزه در ادامه درباره اینکه در دنیایی که تبلیغ دینی توسط هوش مصنوعی انجام می‌شود، چه باید کرد، گفت: باید به سمت هوش مصنوعی برویم و چاره‌ای جز این نداریم، چرا که در دنیای شبکه زندگی می‌کنیم و باید ورود قدرتمندی داشته باشیم تا آسیب نبینیم، اما مهم فرهنگ استفاده است. در حال حاضر ۳۸ درصد فرزندان ما حدود ۴ ساعت در فضای مجازی هستند، چه اتفاقی برای بچه‌های ما می‌افتد، ما باید بدانیم آن‌ها از چه چیزی استفاده می‌کنند و برای آن‌ها برنامه‌ریزی کنیم و یاد بدهیم که در این فضا از چه برنامه‌هایی استفاده کنند. هوش مصنوعی منتظر اجازه دولت‌ها و سازمان ملل نیست و به دنبال اهداف خود است.

تعداد بازدید : ۳,۱۷۱
(چهارشنبه ۲۵ اَمرداد ۱۴۰۲) ۱۹:۱۶
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید