زبان فارسی با توجه به اینکه آثار ماندگار و شاهکارهای بی بدیلی را به جهان ارائه کرده است می تواند در این عرصه، برای جمهوری اسلامی ایران، ایفاگر نقش های تازه و موفق باشد. با توجه پیشرفت های چشمگیر علمی توسط دانشمندان ایرانی در سالهای گذشته، لازم است تا به موازات آن، زبان فارسی نیز مجددا بر مدار اعتبار و رونق سابق اش بازگردد.
علی اکبر طالبیمتین رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در آستانه قزاقستان در گفتوگو با روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی از سر تجربه و پژوهش، مباحث مهمی درباره این موضوع مطرح کرده است.
در عرصه دیپلماسی فرهنگی، زبان فارسی در چه جایگاهی قرار دارد و چه بهرههایی از آن می شود برد؟
یکی از ابزارهای دیپلماسی فرهنگی، زبان و ادبیات فارسی است. زبان و ادبیات فارسی در زمره ابزار اصلی دیپلماسی فرهنگی محسوب میشوند. زبان فارسی، زبان یک قوم و یا حتی یک ملت نیست، که میراث مشترک اندیشه ورزی بخش گستردهای از ملل مشرق زمین، در هزارههاست؛ میراثی که دربردارنده غنیترین گونههای اندیشه فلسفی، عرفانی، زیبایی شناسی کلام و لذات سمعی، بصری، خط و سنن و آداب و رسوم ماندگار انسانی است، تاریخ ملتهاست، شکوه توانایی انسان در بروز احساسات و افکار از راه شعر و کلام شاعرانه است. زبان فارسی بخش مهمی از تلاش بشریت در رسیدن به انسانیت و انسان شدن است؛ اوج معرفتی است که گوته و نیچه و انگلس و پوشکین در برابر آن زانو میزنند و به ستایشش مینشینند، تا بدانجا که آن را لایق و مستحق انتخاب به عنوان زبان مشترک مردم جهان میدانند.
آیا زبان فارسی امروز به لحاظ گستره واژگان و روزآمدی، قابلیت ترویج در کشورهای دیگر را دارد یا نیازمند تغییر و تحولات در آن هستیم؟
بله زبان فارسی امروزه به لحاظ گستره واژگان و روز آمدی، قابلیت ترویج در کشورهای دیگر را دارد و البته متناسب با اقتضائات روز و شرایط محیطی و منطقه ای لازم است با ابزارهای نو و شیوه های جدید کارآمدی آن را افزایش دهیم. ضمناً لازم است با هوشیاری کامل ضمن رصد رقبایمان و به ویژه آنها که در عرصه زبان از ابتکارات و خلاقیتهای جدید بهره مند است به طریق مقتضی بهره مند شده تا بتوانیم این گویش را آن طور که شایسته آن است به جهانیان و علاقه مندان پر شمارش معرفی کنیم.
به نظر شما، زبان فارسی برای رایزنان و وابستگان فرهنگی کشورمان در محل ماموریتشان که معمولا به زبانی غیر از فارسی صحبت و مراوده میشود، کارایی دارد؟ بله حتماً کارائی دارد. چون به پیشینه بخش اعظمی از سرزمین شرق مربوط می شود و به گونه ای با تاریخ گره خورده است و مردم شرق برای اینکه از گذشته خود مطلع باشند حتماً باید زبان فارسی بدانند تا بتوانند تاریخ را مطالعه و به درستی به آینده و اقوام مختلف به طرز شایسته ای معرفی کنند.
چه بهره هایی از قابلیت و استعدادهای ایرانیان خارج از کشور برای گسترش زبان فارسی میتوانیم ببریم؟
ایرانیان خارج از کشور نمایندگان مردم ایران و سرمایه معنوی کشور هستند، و ما به طرق مختلف می توانیم از ظرفیت آنها در گسترش زبان و ادبیات فارسی استفاده کنیم.
حتما از ظرفیت ایرانیان خارج از کشور استفاده و آنها را به سرمایهگذاری در این امر تشویق کنیم و ظرفیتهای فراوان علاقهمندان به زبان فارسی را در جهان شناسایی کرده و با برنامهریزی و آیندهپژوهی از این ظرفیتها بهره ببریم؛ باید فناوریها را فعال کنیم؛ برای مثال فرهنگ لغت برخط تهیه کنیم، دوره آموزش زبان برخط برای خارجیها راه بیاندازیم، خط و زبان فارسی را در گوگل و نرمافزارهای جهانی رسمی کنیم، برنامههای مجازی در حمایت از زبان فارسی تولید کرده و با حمایتهای مجازی خود، شاعران و نویسندگان فارسی را مطرح و مشهور کنیم.
از ظرفیت گردشگری برای آموزش زبان فارسی استفاده کنیم و برای افرادی که میخواهند زبان فارسی را یاد بگیرند، روادیدی ۶ ماهه یا یکساله صادر کنیم تا در ایران گردش کنند و با معماری و هنر و فرهنگ ایران آشنا بشوند و در دورههای ویژه زبان فارسی را نیز فرا بگیرند.
ما باید به آن سمت برویم که برای زبان فارسی و آیندهپژوهی آن، یک اندیشکده داشته باشیم و از همه ایرانیان خارج از کشور بخواهیم که هر نو ایده و ابتکاری برای اعتلای زبان فارسی دارند به اشتراک بگذارند.
به طور خاص در کشور قزاقستان با توجه به استقبال دولت این کشور از فعالیتهای هنری و فرهنگی کشورمان و همچنین علاقمندی مردم آن به ایران، ایرانیان و فرهنگ ایرانی، خانوادههای ایرانی مقیم در صورت برخورداری از تواناییهای هنری از جمله نوازندگی موسیقی ایرانی، نقاشی و مینیاتور، خطاطی و خوشنویسی، کارهای دستی همچون فرش و گلیمبافی یا سایر هنرهای دستی، آوازخوانی و آشپزی که تمامی این هنرها مورد علاقه و توجه قزاقستانیهاست، میتوانند در ایجاد انگیزه به زبان فارسی تاثیرگذار باشند، چرا که میان زبان و فرهنگ یک ارتباط تنگاتنگ دوسویه وجود دارد و آشنا شدن با فرهنگ ایرانی میتواند بر جایگاه و موقعیت زبان فارسی تاثیر بسزایی داشته باشد همانطور که یادگیری زبان فارسی اینگونه است. اگرچه نباید فراموش کرد که اینگونه فعالیتها نیازمند حمایتهای مالی و معنوی از سوی ایران است.
فکر میکنید که گسترش زبان فارسی در کشورهای دیگر، بر پیشرفت سایر حوزه های داخل کشور؛ همچون اقتصاد و صنعت، اثرگذار خواهد بود؟
قطعاً اثر گذار خواهد بود و مثل یک شبکه به هم مرتبط و مکمل هم هستند. اما اگر بخواهیم به طور خاص در ارتباط با کشور قزاقستان به این سوال پاسخ دهیم، شاید لازم باشد به این مساله از جهت عکس آن نگاه کنیم. از آنجایی که یادگیری یک زبان خارجی در این کشور تا حدود زیادی بر انگیزه اقتصادی، تحصیلی و یا مهاجرتی متکی است، انتخاب زبان فارسی در مقایسه با رقبایش یعنی زبانهای چینی، کرهای، انگلیسی و بعضی دیگر از زبانهای اروپایی مانند آلمانی و فرانسوی و عربی جایگاه پایینتری دارد. اگرچه زبان فارسی پیشنهای دیرینه در این کشور دارد و از زبانهای حائز اهمیت محسوب میشود اما به نظر میرسد این امر مهم را نسلهای قدیم شامل استادان پیشکسوت دانشگاهها به ویژه در حوزههای تاریخ بیشتر درک میکنند تا نسل جوان. اگرچه هستند در میان نسل جوان و دانشجویان رشته تاریخ که به این امر مهم پی برده و در حال یادگیری زبان فارسی هستند اما تعداد آنها کم است. به نظر میرسد نیاز نسل جوان با نسل گذشته این کشور متفاوت است و آینده شغلی و اقتصادی یک زبان و همچنین سودای تحصیل و مهاجرت به اروپا برای آنها مهمتر از مسائل گذشته، تاریخ و اشتراکات این کشور با ایران است.
با این وجود، این بدان معنا نیست که زبان فارسی در این کشور جایگاهی ندارد و اتفاقا باید این امر را مورد توجه قرار داد که در مقایسه با گذشته علاقمندی مردم قزاقستان به ویژه نسل جوان به یادگیری زبان فارسی و همچنین تعداد مراکز دانشگاهی که زبان فارسی را ارائه میدهند، بیشتر شده است. اما مساله اصلی آن است که تعداد کمی از این افراد آن را تا سطوح بالا ادامه میدهند و در اکثر موارد یادگیری در میانه راه رها میشود. بنابراین آنچه شاید بتوان از این مشاهدات چنین نتیجه گرفت که در کشوری همچون قزاقستان این اقتصاد قوی یک کشور خارجی، میزان سرمایهگذاريها و روابط اقتصادی گسترده بین دو کشور است که بر انگیزه یادگیری یک زبان تاثیرگذار است تا جهت عکس آن و ایران از این حیث در مقایسه با رقبای خود دارای فاصله است.
آیا سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و بنیاد سعدی، می توانند با همکاری یکدیگر، فرآیند تازه ای در جهت گسترش زبان فارسی تدوین کنند؟
اگر سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و بنیاد سعدی با کمک هم نقاط ضعف خود را به درستی ببینند و به نظرات سفیران فرهنگی و مسئولین بنیاد سعدی در خارج از کشور توجه کنند و توقع یا انتظار کوتاه مدت از نمایندگیهای فرهنگی نداشته باشند ضمن اینکه موانع و محدودیتها را با در نظر گرفتن تلاش رقبا منصفانه نگاه کنند، قطعاً آینده بهتری در انتظار زبان فارسی خواهد بود. لذا لازم است چشم انداز روشن تر و برنامه های مشخص تری تدوین شود تا بدون تبلیغات و با لحاظ واقعیات افق روشن تری را برای زبان فارسی ترسیم کنیم.